عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
آنگاه که ایمن می شوم از
کلامت
می رویم از
نگاهت
When your voice
Gives me
Confidence
I will grow again by your lovely
eyes.
قراری دیگر با تو داشتم
پنهانم
پشت پیشانیت ،
گره خورده
دیدگانم
بر دهانت
هنوز
ردِپایت
جاریست
بر دستانم
Our promise was something else
I am hidden
Behind Your forehead
And my eyes
Are tied with your look
I still feel your trace
On my hands
.
هراسان است
ساعت
در شکل هندسی خویش
به قاعده
عقربه ها
بوسه می زنند
زمان ر
ا.....
The clock is alarmed
By its Geometric shape
And the minute hands
Kiss the rule of
The time
- 14
خود را نمی یابم
در انحصار زمان ،
زنان و مردانِ خوابیده در پیکر زمین
تراشه های حسرت
در ضیافتِ ترانه ها ،
نگاهی از آه ماه
افتاده
بر آفتاب
!
I cannot find myself!
The minute hands just for the time
Like The sleeping men and women
On the earth
The ribbon of regret
Hospitalized by my songs,
and the moon’s sigh
Has fallen on the sun!
کوچ را از نگاه تو
آغاز کردم
که تکرار طلوعِ جاریست،
و چشمه سارش
شکستنِ بغض های منجمد
Your look made me
to migrate
To be repeated in sunrise!!
and the springs of it
Caused me broke down and
sobbed
چه میخواهد این طاووس فتنه گر
این هفت رنگ هفت خط
که هر ساله دل خراب ما را
به تیغ باد ومرگ برگ می برد
جــــــرس نالـــه از نای هَــــزاران
هـــرس عشق از آغـــــوش شاخه
کشته گان لشکر مهر تا تا به کی ؟
تا به کی فرش رنگین کردن از دلداده گان ؟
هر یکی بریده از جان، دوان وز پی یار
میزند بال رقص کنان ســــوی خاک
شاخه جــدا ؛ برگ جـــدا می نالد
غصه ء درد درختان در زوزهء باد
قصه ء اهل بغل در گوش خزان
آنچه می بینیم هیچ نیست جز درد فراق
چکند این دل بی طاقت ما
چکند باغبان با یتیمی خویش
نکند پای براین خـــــرمن احساس نهیم
نکند از یاد بـــــــریم سوگــــــواریِ باغ
خیز بهرهــــر برگ طـــــــوافی بکنیم
که ضـریح زرین من و تو اینجاست
کعبهء موعود و مکتب مجنون همینجاست
محمود شیربازو اول خزان 1393
RSS