عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1008
نویسنده : آوا فتوحی

کامبیز روشن روان (زاده ۱۹/۳/۱۳۲۸ تهرانایران) آهنگساز ایرانی است.

روشن روان عضو هیات علمی دانشکده صدا و سیما، عضو شورای عالی و مدیر عامل خانه موسیقی است. او از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.

روشن روان دیپلم موسیقی خود را در سال ۱۳۴۶از هنرستان عالی موسیقی ملی گرفت و وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در ۱۳۵۱ لیسانس موسیقی با گرایش آهنگسازی گرفت. سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه جنوب کالیفرنیا رفت و در ۱۳۵۸ فوق لیسانس آهنگسازی گرفت و دکترای آهنگسازی خود را در ۱۳۸۰ از دریافت کرد.

سوابق آموزشی

هنرستان عالی موسیقی ملی ۱۳۴۶-۱۳۵۴

هنرکده موسیقی ۱۳۴۸-۱۳۵۴

۱۳۴۷-۱۳۵۴

گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبا – دانشگاه تهران ۱۳۴۹-۱۳۵۱/۱۳۵۸-۱۳۵۹

مرکز اسلامی آموزش فیلم سازی ۱۳۶۶-۱۳۷۰

دانشکده صدا و سیما ۱۳۶۱-۱۳۸۳

۱۳۶۷-۱۳۸۲

دانشگاه هنر – دانشکده سینا تئاتر ۱۳۶۵-۱۳۷۲

دانشگاه تربیت مدرسدانشگاه هنر ۱۳۷۰-۱۳۸۳

دانشگاه هنر – دانشکده موسیقی ۱۳۶۹-۱۳۸۳

دانشگاه آزاد اسلامی – گروه موسیقی ۱۳۷۲-۱۳۸۱

آموزشگاه آزاد موسیقی سرایش ۱۳۷۷-۱۳۸۳

 

عضویت در مجامع، شوراها و مسئولیت‌های اجرایی

رئیس شورای مرکزی وموسس ۱۳۷۰-۱۳۷۸

رئیس کمیته ملی موسیقی وابسته به یو نسکو ۱۳۷۳-۱۳۸۱

رئیس هیات مدیره و عضو موسس خانه موسیقی ۱۳۷۸-۱۳۸۳

رئیس هیات مدیره کمیته مدرسان خانه موسیقی ۱۳۸۰-۱۳۸۳

مدیر بخش دروس پایه (تولید) دانشکده صدا و سیما ۱۳۶۴-۱۳۸۳

مدیر مسوول نشریه سینما ۱۳۷۷-۱۳۸۱

مدیر عامل خانه موسیقی ۱۳۸۳

مدیر گروه موسیقی و رئیس دانشکده هنرهای زیبا –دانشگاه هاوایی در ایران ۱۳۷۹-۱۳۸۳

عضو هیات مدیره خانه سینما ۱۳۷۷-۱۳۷۹

عضو کمیته برنامه ریزی هنر ستاد انقلاب فرهنگی

عضو شورای مرکزی نظارت بر آموزشگاه‌های آزاد هنری ۱۳۷۵-۱۳۸۳

عضو شورای فنی ۱۳۷۰-۱۳۸۰

عضو شورای عالی هنرستان‌های هنری ۱۳۷۸-۱۳۸۳

عضو شورای عالی موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۷۸-۱۳۸۳

عضو شورای برنامه ریزی و نظارت بر آموزش موسیقی سازمان صدا و سیما ۱۳۷۹-۱۳۸۳

عضو هیات داوران ۱۳۶۸-۱۳۷۹

عضو هیات داوران جشنواره‌های موسیقی جوان ۱۳۷۰-۱۳۸۲

عضو هیات داوران جشنواره‌های موسیقی دفاع مقدس ۱۳۷۰-۱۳۸۳

رئیس هیات داوران اولین جشنواره موسیقی معلولین ۱۳۷۹

رئیس هیات مدیره کانون آهنگسازان و رهبری ارکستر خانه موسیقی ۱۳۸۳

عضو شورای سیاست گزاری مرکز موسیقی ۱۳۸۳

عضو شورای موسیقی ۱۳۸۳

نایب رئیس وابسته به یونسکو

آثار موسیقی

سیر تحول موسیقی در غرب کتاب طنین جلد اول (نشریه علمی دانشکده صدا و سیما انتشارات سروش ۱۳۶۸

کمانچه فصلنامه آهنگ شماره چهارم – سال دوم – تابستان ۱۳۶۸

یادنامه مرتضی حنانه نشرقطره – پائیز ۱۳۶۹

بررسی وضعیت موسیقی فعلی ایران و ارائهٔ چند پیشنهاد کتاب ماهور – شماره ۲ زمستان ۱۳۶۹

مقدمه‌ای بر موسیقی قرن بیستم روزنامه ایران

ویژه نامه اولین جشنواره موسیقی دفاع مقدس

تنبک (انگلیسی) آسیا و اقیا نوسیه – مرکز فرهنگی آسیا در ژاپن توکیو ۱۹۹۴

تاریخ در ایران گزارش فیلم سال سوم شماره ۸ طز

ارائه شده در سمینار فیلمسازان زن کشورهای آسیایی ۱۳۷۶

موسیقی هنری وهنر موسیقی فصلنامه موسیقی مقام شماره ۱بهار ۱۳۷۷

جنبه‌های دراماتیک موسیقی ایران و کاربرد آن در موسیقی فیلم فصلنامه هنر بهار ۱۳۷۷ دوره جدید شماره ۳۶

سنتور فصلنامه هنر تابستان ۱۳۷۷ دوره جدید شماره ۳۷

موسیقی پاپ از آغاز تا امروز فصلنامه موسیقی ماهور سال دوم شماره ۸ تابستان ۱۳۷۹

تأثیر موسیقی شرق بر غرب فصلنامه رادیو تلویزیون – سال دوم – پیش شماره ۳ - پاییز ۱۳۸۰

بیست تحول موسیقی ایران ارائه شده در سمینار مرکز مطالعات خاورمیانه، واشنگتن

(انگلیسی) دی. سی – آمریکا ۱۹۹۹

موسیقی در فیلم‌های تاریخی نشریه قلم – نشریه داخلی صدا و سیما

موسیقی در فیلم‌های کمدی نشریه قلم – نشریه داخلی صدا وسیما

تأثیر موسیقی شرق بر غرب ارائه شده در دانشکده مطالعات شرق و آفریقا soas (انگلیسی) دانشگاه لندن – انگلستان فوریه ۲۰۰۳

 

کتاب‌های در دست تالیف و منتشر شده

پارتیتور انتشارات سرود ۱۳۸۰

پارتیتور (پوئم ) از خیام تا مولوی انتشارات سرود ۱۳۸۱

کنسرتو برای فلوت به همراه ارکستر زهی انتشارات سرود ۱۳۸۳

سازشناسی و ارکستراسیون موسیقی ایرانی

موسیقی درنمایش هارمونی جامع کاربردی جلد ۱ و ۲

جایزه‌ها و تقدیر نامه‌ها

جایزه اول آهنگسازی دانشگاه جنوب کالیفرنیا ۱۳۵۸ (۱۹۸۰)

جایزه ویژه هیات داوران برای موسیقی متن فیلم مرثیه ۱۳۵۵

جایزه بهترین موسیقی متن برای فیلم‌های دوله تو و گل‌های داوودی ۱۳۶۳

تندیس بهترین موسیقی متن فیلم برای موسیقی تولد یک پروانه از دومین جشن خانه سینما ۱۳۷۷

جایزه بهترین موسیقی سمفونیک در رابطه با دفاع مقدس برای سمفونی فلک الافلاک

شیر سنگی بهترین بهترین موسیقی متن برای موسیقی متن فیلم جنگجوی پیروز از دومین جشنواره فیلم‌های کمدی ۱۳۷۸

جایزه و تقدیرنامه اداره کل ارشاد اسلامی استان تهران – معلم نمونه ۱۳۷۲

جایزه و تقدیرنامه اداره کل ارشاد اسلامی استان تهران- معلم نمونه ۱۳۷۳

جایزه و تقدیر نامه اداره کل ارشاد اسلامی استان تهران- معلم نمونه ۱۳۷۴

جایزه بهترین موسیقی متن برای فیلم زندانی ۷۰۷ از دومین جشنواره تولیدات برون مرزی سازمان صدا وسیما ۱۳۸۲

جایزه یک عمر فعالیت موسیقی و آهنگسازی از جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر ۱۳۸۲

لوح افتخار درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۳

تقدیرنامه اداره کل ارشاد اسلامی استان اصفهان ۱۳۷۴

تقدیرنامه اداره کل ارشاد اسلامی استان یزد ۱۳۷۶

تقدیرنامه اداره کل ارشاد اسلامی استان فارس ۱۳۷۶

تقدیرنامه معاونت آموزشی و رئیس دانشکده صداوسیما ۱۳۷۷

تقدیرنامه معاونت آموزشی ورئیس دانشکده صداوسیما – استاد نمومه ۱۳۷۹

تقدیرنامه اداره کل ارشاداسلامی استان چهارمحال وبختیاری ۱۳۸۰

تقدیرنامه دانشکده هنرهای زیبا – دانشگاه آمریکایی هاوایی ۱۳۸۰

تقدیرنامه بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس ۱۳۸۱

تقدیرنامه سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ۱۳۸۱

 

برنده جایزه ویژه هیئت داوران

- برنده لوح زرین از سومین جشنواره فیلم فجر

-برنده لوح زرین از سومین جشنواره فیلم فجر

- برنده تندیس دومین جشن خانه موسیقی سینما

- برنده شیر سنگی از دومین جشنواره فیلم‌های کمدی

- برنده جایزه بهترین موسیقی متن از دومین جشنواره تولیدات برون مرزی سازمان صدا و سیما.

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: روشن روان , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 990
نویسنده : آوا فتوحی

تنبور،سازباستانی
«تنبور» يکی از سازهای باستانی و عرفانی ايران زمين است که بيشتر در نواحی غرب و شرق ايران رايج است. از قرائن و شواهد تاريخی و يافته های باستان شناسی بر می آيد که اين ساز قدمتی 6000 ساله دارد ومهم ترين سند تاريخی در اثبات ادعای مذکور،مجسمه ای است که در حين حفاری در حوالی مقبره حضرت دانيال نبی، واقع در شوش، به دست آمده و اين مجسمه نشانگر دو مرد نوازنده است که در دست يکی از آنها تنبور قابل تشخيص است و قدمت اين اثر به قبل از ظهور حضرت موسی(ع) يعنی به 3 الی 4 هزار سال قبل از ميلاد مسيح می رسد. يکی ديگر از قديمی ترين نشانه هايی که از اين ساز در دست می باشد، سازهايی است که در تپه بنی يونس و کيون جيک واقع در حوالی شهر موصل بر روی ديوار ترسيم شده اند.
 هرچند نمی توان با دقت ويقين زمان اختراع اين ساز را تعيين کرد، اما به صراحت می توان گفت که ساختن و نواختن تنبور به قرن ها پيش از ظهور اسلام بر می گردد به طوری محققين معتقدند که اکثر سازهای زهی، از اين ساز کهن مشتق شده اند و «هلمهلتز» محقق آلمانی در اين زمينه می گويد: [پرده بندی تنبور، پايه و اساس موسيقی ايرانی بوده که در زمان ساسانيان شکل گرفته و به همین دلیل اين ساز را پدر «تار» ناميده اند]
تنبور در زمان اشکانيان و ساسانيان از جايگاه رفيعی بر خوردار بود. به طوری که ابن خرداد در رساله اللهو والملاهی درباره موسیقی عصر خسرو پرویز می نویسد: [ایرانیان معمولاً عود را با نای و زنای را با طنبور و... می نواختند] و در فرهنگ دهخدا به نقل از کريستن سن، سازهای زمان ساسانيان: عود، نای، تنبور، مزمار و چنگ معرفی شده اند و مسلماً در زمان خسروپرويز، تنبور بسيار مورد توجه بوده و تصاوير حک شده بر ديوار عمرا که نوعی تنبور در آن قابل تشخيص می باشد نيز مبين اين ادعا است.
 پس از پيدايش اسلام نيز، اين ساز در زمره سازهای مورد تحقيق از سوی دانشمندان اسلامی و نيز مورد توجه شاعران بزرگی چون مولوی و منوچهری دامغانی بوده است.
بانگ گردش های چرخست اين که خلق  
می سرايندش به طنبور و به حلق
(مولوی)
به ياد شهريارم نوش گردان
به بانگ چنگ و موسيقال و تنبور
(منوچهری دامغانی)
خنياگرانت فاخته و اندليب را
بشکست نای در کف وطنبور درکنار
(منوچهری دامغانی)
هم اکنون تنبور را در بين اقوام مختلف آسيای ميانه و سرزمين های اسلامی با نام های «دومبرا»، «چونگور»، «تونبره»، «تنبورا»، «تامبور» و «تنبور» می توان يافت. اين ساز در شرق و غرب ايران به وفور و در نواحی شمال عراق و شهرهای مرزی ترکيه و ايران در حد کمتری با نام ها و شکل های مشابهی ديده می شود.
تنبور رايج در منطقه غرب ايران و عراق، تنبور تيسفونی ناميده می شود که دارای کاسه ای گلابی شکل، دسته ای بلند و 12 تا 14 پرده می باشد و در مناطق مختلف استان کرمانشاهان از جمله شهر کرمانشاه، کرند غرب، گهواره، صحنه، ماهيدشت، دينور و ... و برخی روستاهای همدان و اسدآباد و نهاوند رايج است.
در حال حاضر تنبور در استان کرمانشاهان و مناطق کرد نشين، ساز اساسی در تک نوازی و هم نوازی می باشد و می توان ادعا کرد که بدون اين ساز، موسيقی عرفانی اين مناطق هيچ گاه معنای کاملی ندارد و همين امر چنان قداستی بدان بخشيده که در برخی مناطق بدون داشتن وضو آن را نمی نوازند و نوازندگان آن از گزيدگان قوم بوده و دارای ارزشی معنوی در بين مردم می باشند.



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: تنبور , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 995
نویسنده : آوا فتوحی

زندگینامه

از ۹ سالگی وارد دنیای موسیقی شد . با سنتور شروع کرد . با وسایل ابتدایی برای خودش وسیله‌ای شبیه سنتور ساخت . والدین وی با مشاهده علاقه وی به موسیقی برایش سنتور تهیه کردند و وی اموختن آنرا شروع کرد . پدرش ضرب می‌گرفت و او می نواخت و حتماً ریتمش را به کمک پدر کنترل می‌کرد . صبح زود تمرین می‌کرد و بعد از تمرین به مدرسه می‌رفت . کوک آنرا سریع آموخت .دوره صعود وی به جمع ستارگان پاپ البته با یاری علی معلم و فریدون شهبازیان بود . ملودی‌های ساخته مجیداخشابی بر مبنای تم‌های کاملاً شرقی است که سعی شده بیشتر از آلات موسیقی سنتی بهره ببرد وی همچنین نویسنده کتاب نوازندگی در استودیو می باشد که در آن ضمن تحقیق ، جمع آوری و تدوین اطلاعات پراکنده و در نهایت نگارش تجربیات شخصی خود مجموعه ای از : مبانی ، تعاریف ، سرفصل ها و اصول علمی و عملی مهارت های مورد نیاز و مرتبط با امر ضبط موسیقی را برای علاقمندان به فراگیری هنر نوازندگی در استودیو فراهم آورده است .

آثار

وی در آلبوم‌های خوانندگانی چون علیرضا افتخاری (یاد استاد) و عبدالحسین مختاباد نوازندگی کرده است.


و کارهایی چون گمگشته وهمراز و پریزاد از کارهای پاپ وی هستند همچنین در حال تکمیل آلبوم آیینه رو ((Ayeine Roo)) که چهارمین آلبوم حرفه ای او محسوب می شود می باشد .

   

تنظیم در موسیقی به مرحله بعد از آهنگ‌سازی گفته می‌شود که طی آن چیدمان سازها، جمله‌بندی اثر و لحن نت‌ها بر پایه قوانین کنترپوئن و هارمونی مشخص می‌شود.[۱]

تنظیم‌کننده که یک قطعه را برای سازهای مختلف می‌نویسد، باید با قابلیت‌های سازهای گوناگون به‌خوبی آشنا باشد. در واقع یک تنظیم کننده در موسیقی با کلام لحن خواندن یک ترانه که ملودی میباشد را با استفاده از نت هاو ریتم های متناسب با آن ملودی که ممکن است با سمپل یا سازهای زنده اجرا شوند را به یک اثر موسیقیایی کامل تبدیل میکند.

پرش به: ناوبری, جستجو

فریبرز لاچینی (۲۵ اوت ۱۹۴۹ - )، آهنگساز و از چهره‌های سرشناس در زمینه در ایران است.

فریبرز لاچینی در سال ۱۳۲۸ در تهران زاده شد. وی کار حرفه‌ای را با نوشتن موسیقی برای کودکان با خلق اثر به‌یاد ماندنی آواز فصلها و رنگها در سن ۱۸ سالگی شروع کرد.آرم برنامه کودک تلویزیون ایران برای بیش از بیست سال، از آثار وی بود.

قبل از انقلاب اسلامی در ایران او برای خوانندگان موسیقی پاپ نیز آهنگ‌های متعددی ساخت. فریبرز لاچینی بعداز انقلاب به اروپا سفر کرد و در دانشگاه سوربن در پاریس به تحصیل در رشتهٔ موسیقی‌شناسی پرداخت. از این زمان بود که موسیقی اروپایی تأثیر زیادی بر روی آهنگ‌های بعدی او گذاشت.

بعداز بازگشت به ایران، آلبوم هایی برای تکنوازی پیانو ساخت و اجرا کرد که در واقع ترکیب عالی و مناسبی از موسیقی ایران و غرب به حساب می آیند. مشهور ترین آنها پاییز طلایی بود، که سالهاست در ایران و خارج از ایران فروش زیادی دارد.

پس از آن او شروع به آهنگسازی با استفاده از تکنولوژی جدید و کامپیوتر، برای فیلم‌ها کرد. تا سال ۱۹۸۸ او برای بیش از یکصد فیلم سینمایی آهنگ ساخت که برخی از آنها نه تنها در ایران بلکه در آمریکا، اروپا و حتی دیگر کشورهای آسیایی به نمایش درآمدند.

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: اخشابی , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 854
نویسنده : آوا فتوحی

محمد معتمدی:
حضور استاد لطفی، پژواک دوباره موسیقی اصیل ایرانی است

ایسنا: محمد معتمدی خواننده جوان گروه موسیقی شیدا گفت: طی 70 سال گذشته  موسیقی اصیل ایرانی هیچ زمانی چنین جایگاهی نزد عامه مردم نداشته است.
محمد معتمدی در آستانه کنسرت گروه شیدا در گفت و  گو با خبرنگار ایسنا در شیراز افزود: اجرای کنسرت با تک نوازی استاد محمدرضا لطفی ارزش زیادی به خصوص برای هنرمندان هم نسل من دارد و اگر بتوانیم استفاده بیشتری از این افراد تا زمانی که هستند و ساز می‏زنند، داشته باشیم موفقیت بزرگی خواهد بود.
گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی در روزهای چهار و پنجم تیرماه در شیراز اجرا خواهد داشت.
معتمدی در ادامه این گفت و گو خاطرنشان کرد: به رغم آنکه موسیقی سنتی ایرانی امروز بسیار گسترده شده اما آنچه گروه شیدا و استاد محمدرضا لطفی را از سایرین متمایز می‏کند پایبندی به اصول اساسی موسیقی کلاسیک ایرانی است.
این خواننده جوان موسیقی سنتی با بیان اینکه فعالان موسیقی ایران به واسطه جو حاکم براین فضا، به تدریج از موسیقی سنتی فاصله گرفته اند، تصریح کرد: حضور مجدد استاد لطفی عاملی موثر در رسیدن صدای موسیقی اصیل ایرانی با معیار اصلی آن به گوش مردم به شمار می رود.
وی ادامه داد: مشخصه اصلي گروه شيدا صدادهي منحصر به فرد آن است زیرا وقتي يك گروه 15نفري قرار است به صورت اركستر قطعه اي را بزنند، يكصدا و خوش صدا شدن اين اركستر كار ساده اي نيست و آدم هاي بسيار خاصي بودند كه در موسيقي ايراني توانسته اند صداي خوبي از اين اركستراسيون بگيرند. وی درباره اپرای مولوی و اجرای آن در شیراز گفت: این کار دومین اجرا در این زمینه بود و باتوجه به اینکه سابقه‏ای در ایران نداشته تجربه موفقی بود و متاسفانه در سال‏های اخیر اجراهای موسیقی و دیگر هنرها در شهرستان‏ها به نسبت تهران کمتر بوده که اجرای این اپرا و کنسرت‏های موسیقی بسیار کار خوبی است. این خواننده جوان موسیقی سنتی ایرانی در خصوص کنسرت شیراز گفت: در کنسرت شیراز یک رپرتوار کاملا جدید از استاد لطفی شامل چهار مضراب، پیش درآمد، تصنیف و فرم‏ موسیقی کلاسیک ایرانی اجرا می شود که ویژگی مهم این کنسرت و آثار جدید استاد لطفی است.
وی درباره تمرین گروه شیدا برای این کنسرت گفت: گروه شیدا هیچ زمانی برای یک کنسرت خاص تمرین نمی‏کند بلکه با صلاح دید سرپرست گروه، در تمام ماه‏ها و هفته‏های سال تمرین خود را دارد بنابراین یک صمیمیت خاص بین گروه ایجاد شده است.
به اعتقاد معتمدی جایگاه امروز موسیقی اصیل ایرانی در بین اقشار مختلف مردم در 70 سال گذشته مشهود نبوده به گونه ای که موسیقی اصیل ایرانی امروز در دل و خانه‏های مردم نفوذ کرده است.  این فعال عرصه موسیقی با بیان اینکه موسیقی امروز ایرانی از نظر محتوا از موسیقی اصیل ایرانی فاصله گرفته است، اضافه کرد: دلیل این فاصله تلاش هنرمندان برای انطباق خود با ذائقه مردم است در حالی که موسیقی زمانی رشد خواهد کرد که هنرمند سلیقه سازی کند نه اینکه خود را با سلیقه مخاطب هماهنگ کند.
 وی وجود این گرایش در اغلب هنرمندان را توجه به مسایل مادی و تامین آن دانست و گفت: اگر این روند ادامه پیدا کند در دراز مدت آسیب محسوسی به موسیقی اصیل ایرانی وارد می شود.



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: معتمدی ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 885
نویسنده : آوا فتوحی

محمد نوری (زادهٔ ۱ دی ۱۳۰۸–درگذشتهٔ ۹ مرداد ۱۳۸۹) خواننده ایرانی بود. محمد نوری موسیقی را زبانی جهانی و از آن تمام اقوام و ملت‌های روی زمین می‌دانست و از همین رو به اقتباس و الهام از هنر کلاسیک غرب معتقد بود.[۱] او برنده جایزه «خورشید طلایی» (۵۰ سال صدای متفاوت و ماندگار) در سال ۷۸ از جشنواره مهر و دارای مدرک درجه یک هنری خوانندگی از و وزارت ارشاد بود. وی در سال ۱۳۸۵ (چند سال پیش از مرگش) به عنوان چهرهٔ ماندگار برگزیده شد.[۲][۳]

زندگینامه

نوری در تهران زاده شد و در جوانی آواز را نزد خانم اولین باغچه‌بان و تئوری موسیقی را نزد و ، اساتید هنرستان عالی موسیقی، فراگرفت. وی شیوهٔ آواز خود را متأثر از بافت و غنای زخمه‌ایِ اساتیدی چون ، ، و محمد سریر می‌داند.

دههٔ بیست، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی درمیان مردم ایران، به‌ویژه نسل جوان بود که بخشی را می‌توان متأثر از نشر و پخش وسیع‌تر موسیقی علمی و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و صفحات گرامافون دانست. «محمد نوری» در همین سال‌ها - سنین نوجوانی - با خواندن اشعار نوینی که برروی نغمه‌های روز مغرب‌زمین و برخی قطعات

محمد نوری طی پنج دهه بیش از سیصد قطعهٔ آوازی اجرا کرد. او همچنین به تقریر و ترجمهٔ مقالات و سرودن اشعاری برای ترانه‌ نیز پرداخت. محمد نوری در سال های پایانی عمر چند اجرا به نفع بیماران خاص داشت. وی ترانه‌های زیادی با تم میهنی چون «»، «شالیزار»، «واسونک»، «جمعه بازار»، «ایران» را اجرا کرده‌است.[۴] یکی از مهمترین و معروف‌ترین ترانه‌های وی، نام دارد که آهنگ زیبای آن از ساخته‌های خود نوری است.

نوری در کنار تحصیل در رشته و رشته نمایش، را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت. بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی «» و «» و«مصطفی پورتراب» رفت و از آن‌ها تئوری موسیقی، سلفژ و پیانو را فراگرفت. را نزد اولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت. شیوه‌ای که به سختی می‌توان آن را در زیر شاخه‌ای از شاخه‌هایی چون پاپ، کلاسیک و... گنجاند.

محمد نوری فارغ‏‌التحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران، و مبانی تئاتر از دانشکدهٔ علوم اجتماعی بود. او پس از انقلاب اسلامی و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنری خود را با آلبوم در شب سرد زمستانی همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۸ از سر گرفت و این همکاری بعدها با آلبوم آوازهای سرزمین خورشید ادامه یافت. در سال ۱۳۸۵ او از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.[۵]

سرانجام پس از سال‌ها مبارزه با بیماری سرطان مغز استخوان و وخامت وضعیت جسمانی در شامگاه ۹ مرداد ۱۳۸۹ در بیمارستان جم در تهران در گذشت.[۶]

فهرست آلبوم‌ها

۱. در شب سرد زمستانی ۲. داستان زندگی من ۳. قو ۴. بر سر قایقش ۵. تو را من چشم‌درراهم ۶. از دور ۷. داستانی نه تازه ۸. هنگام که گریه می‌دهد ساز ۹. ری‌را ۱۰. پدرم ۱۱. خانه‌ام ابری‌ست ۱۲. اجاق سرد

۱. چوپان ۲. تو بیو ۳. سرزمین خورشید ۴. ای دیار خوب من ۵. مارال ۶. شالیزار ۷. ای وطن ۸. بخفته دل ۹. نُشو نُشو ۱۰. گیلان جان ۱۱. لالایی

۱. ایران ایران ۲. دلاویزترین ۳. با نام تو ۴. قایقی باید ساخت ۵. دوران عاشق‌ها ۶. کوچ ۷. غم بیهودگی‌ها ۸. بی تو ۹. تولدت مبارک

۱. ساقی ۲. مرغ سپیده ۳. آسمان روشن ۴. از روزگاران ۵. مژده نور ۶. همه آبی ۷. در ماه باران

محمد نوری در حال نواختن پیانو

  • جاودانه با عشق (آهنگساز: محمد سریر)

۱. اگر تو آمده‌بودی ۲. آواز با عشق ۳. باران ۴. سخن عشق ۵. روزی با غروب ۶. در سفر گم شدن ۷. کهکشان عشق ۸. شب‌های تهران

  • شکوفهٔ خاطرات، گل مریم (آهنگساز: شهرام گلپریان)

۱. گل مریم ۲. گلچهره ۳. جمعه‌بازار ۴. مرغک زیبا ۵. آخرین درود ۶. رود آواره ۷. بزم خیال ۸. جنگ و جنگ‌ساز

  • چراغی در افق (آهنگساز: محمد سریر)

۱. چراغی در افق ۲. آواز با عشق ۳. نوازش باران ۴. حریر مهتاب ۵. شب تنهایی ۶. عشق دیرین ۷. حسرت ۸. کوره‌راه زندگی

  • شکوفه در شکوفه (آهنگساز : )

۱. زمزمه ۲. باز اومد ۳. شکفتن ۴. خاموشی‌های ساحل ۵. رها ۶. لانهٔ متروک ۷. سرزمین محبوب من

  • جلوه های ماندگار

۱.عاشقانه ۲.برای فرزندم ۳.زورق شکسته ۴.آرزو ۵.عروسی ۶.رویای جوانی ۷.امید ۸.دور ۹.بدرود



:: موضوعات مرتبط:
مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: نوری , محمد نوری , موسیقی , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 992
نویسنده : آوا فتوحی

موسیقی خوب چیست؟

واقعاً چه معیاری برای تمیز دادن موسیقی خوب و غیر خوب وجود دارد؟ جواب دادن به این سوال ها غیر ممکن است، زیرا تعریف موسیقی این هنر را همانند سیالی خیالی معرفی می کند که در هر ظرف اندازه گیری به همان شکل ظرف در می آید و طبقه بندی
 کردن آن همانند این است که ما بگوییم فقط یک ظرف با یک اندازه تعریف شده و یا سلیقه ای وجود دارد.
این همان اتفاقی است که برای موسیقی هایی که می شنویم بوجود آمده است. یعنی قبل از تولید موسیقی شکل آن از قبل تعیین شده و قالب آن طراحی شده است. درست مثل تولید لاستیک خودرو که در قالب های از قبل مشخص شده ساخته می شود و تنها فرق بین آنها اندازه آنها و تعداد شیارهای روی آن است.
موسیقی یک هنر انتزاعی است که در هنگام ساخت آن فقط روح خالق هستی به روح خالق موسیقی مرتبط می شود و اگر در این میان باید و نباید های اشخاص دیگر وجود داشته باشد، آن موسیقی خشک و بی روح می شود، درست همانند بسیاری (نه همه) موسیقی های مجازی که امروزه بیرون می آید. بدون توجه به سبک شناسی موسیقی و قبول احتمال سنت شکنی؛ قالبی که برای موسیقی به اصطلاح قالب «موسیقی خوب» و« موسیقی قابل قبول » ساخته شده بسیار کلیشه ای و سلیقه ای خواهد بود. تمامی آهنگسازان معروف دنیا در هر سبکی که فعالیت می کنند در اصل تنوع در ساخت موسیقی متفق القول هستند وگرنه تمامی موسیقی های آنها تکراری و خسته کننده می شود. در اصل اول موسیقی ساخته می شود بعد سبک آن طبقه بندی می شود و در موارد متعددی آهنگسازان در سبک های مختلف آهنگ سازی می کنند.
حال با توجه به موارد مطرح شده موسیقی خوب چیست؟ به نظر من همه موسیقی ها! شاید این جواب برای افرادی که طرفداران یک سبک موسیقی هستند گران تمام شود. ولی،اگر به این مسئله بصورت کلی و از بیرون (نه از درون) نگاه کرد، آیا خوب بودن موسیقی فقط نظر مخاطبان آن نیست؟ یعنی اگر شما برای یک گروه از طرفداران موسیقی کلاسیک، موسیقی محلی بومیان استرالیا را پخش کنید، آیا به نظر آنها این موسیقی خوب است؟ بیایید کمی سؤال را سخت تر کنیم، اگر برای گروهی که طرفدار پروپا قرص موسیقی سنتی باشند موسیقی پانک راک پخش کنیم ،آیا آنها حاضر خواهند بود حتی به یک دقیقه از آن موسیقی گوش کنند؟ بدون توجه به شناخت کامل از مقوله سبک شناسی موسیقی و قبول این مسئله که در هر جامعه پویا سلیقه های
 بی شماری هستند که احترام به آن سلایق نشانه رشد فکری و اجتماعی است نمی توان عنوان "موسیقی بد" را برای هیچگونه موسیقی گذاشت. بنابراین با قبول این امر که هرگونه اثر هنری قابل نقد است باید قبول کرد که ممیزی موسیقی در هر صورت (چه قبل و چه بعد از پخش) کاملاً بی معنی است و فقط عنوان سانسور را می توان به آن داد.
در هر جامعه پویا و رو به رشد، این مراکز فرهنگی و
 ایستگاه های رادیو و تلویزیون ها هستند که می توانند با پخش انواع موسیقی در سبک های مختلف و در برنامه های مختلف، آموزش سبک شناسی را به مردم بدهند و در نتیجه مخاطبان موسیقی های مختلف را با سبکهای مختلف طبقه بندی کرده و در نهایت آمار واقعی سلیقه مردم را بدست بیاورند. این آمار در نهایت به صنعت موسیقی رشد کافی را می دهد تا بتواند در انتخاب هنرمندان مورد قرارداد خود حرفه ای تر عمل کند. این آمار می تواند نشان دهد که هر سبک موسیقی در جای خود طرفداران و مخاطبین خود را دارد و اگر آن مراکز تخصصی و بدون اعمال سلیقه کلی گرایی عمل کنند موجب رشد همه سبک ها
 خواهد بود و از آنجائیکه در کشور ما صدا و سیما دولتی است، این برنامه ریزی می تواند بدون معضل اعمال فشار شرکت های تولید موسیقی انجام گیرد، معضلی که در بسیاری از کشورهای دنیا جلوی رشد موسیقی های کم طرفدارتر را گرفته است. در نهایت در دنیای امروزی که بسیاری از شرکت های تولید موسیقی به صنعت دیجیتال و پخش و فروش اینترنتی موسیقی روی آورده اند و رادیو ها و تلویزیون های اینترتی و ماهواره ای گوی سبقت را ربوده اند، مراکز فرهنگی ما باید با سرعت عمل و آزادی عمل بیشتری فعالیت کند تا عملا از عقب ماندگی موسیقی کشور جلوگیری کنند. ساخت و پخش و اجرای موسیقی برای آهنگسازان و نوازندگان هر سبکی از موسیقی مانند نفس کشیدن و یا غذا خوردن است. هر چه این امر عادلانه تر، منسجم تر و سریعتر انجام گیرد رشد موسیقی بیشتر و تعداد موسیقی های خوب نیز بیشتر خواهد بود،زیرا برای مخاطبین هر سبک ، آن موسیقی "خوب" خواهد بود.
مبحث بعدی « موسیقی را خوب شنیدن » است. پس از انتخاب موسیقی، شنیدن درست آن یک مسئله مهم است. شنونده حتی اگر عاشق قطعه ای از موسیقی باشد ولی آن را با پارازیت، خرخر و کیفیت بد بشنود از آن رانده می شود. نه تنها تمامی تلاش آهنگساز و نوازندگان از بین می رود بلکه گوش شنونده به اصطلاح اهل فن « خراب » می شود. ما همگی درباره آلودگی صوتی یا خوانده ایم و یا شنیده ایم. آلودگی صوتی فقط صدای بوق خودرو ها و آژیر خطر آنها نیست. گوش کردن به موسیقی با کیفیت پائین نیز نوعی آلودگی صوتی است که در نهایت موجب آن خواهد شد که گوش شنونده نسبت به بعضی از فرکانس های مورد نظر آهنگساز و تنظیم کننده حساسیت خود را از دست بدهد. یکی از مهمترین تأثیرات این عمل این خواهد بود که شنونده دیگر به موسیقی اهمیت ندهد ویا فقط به شعر آن دقت کند در صورتی که در بسیاری از سبک های موسیقی (که در آن کلام وجود دارد) خود موسیقی دارای اهمیت بسیار زیادی است وبرای این گروه در اصل این موسیقی است که سبک را مشخص می کند. مشکل فنی دیگری که در حال حاضر نه تنها در ایران بلکه خیلی از کشورهای دنیا با آن دست به گریبان هستند مسئله شدت صدا بین برنامه های مختلف است. حتماً دقت کرده اید که گاهی به یک قطعه موسیقی در رادیو گوش فرا می دهید که ناگهان برنامه بعدی با صدای بسیار بلندتر تمامی هوش و حواس شما را در هم می ریزد و به قول استادی؛«هنگام گوش کردن به قطعه ای
از موسیقی ملایم صدای تبلیغ نخود فرنگی با صدای بسیار بلندتر از موسیقی همانند فرو کردن میخی در گوش انسان را می آزارد.» این دو معضل در اصل مسائل فنی هستند.
آلودگی صوتی دیگری که در هنگام پخش موسیقی وجود دارد مربوط به بخش اول این نوشتار است. بارها شده است که رادیو قطعه موسیقی را بدون مطرح کردن نام آهنگساز و یا خواننده (اگر با کلام باشد) پخش کرده و ناگهان قبل از پایان آن قطعه، قطعه موسیقی دیگر را در سبکی کاملاً متفاوت پخش می کند.



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , اجتماعی , فلسفی , , هنر , ادبیات , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 972
نویسنده : آوا فتوحی

موسیقی، بازتاب صداهای کیهانی

محمود سنجری در بخشی از مقاله خود پیرامون «موسیقی، بازتاب صداهای کیهانی» می‌افزاید: هنر سنتی، با ریشه کردن در آیین و رسوم اصیل و اخذ کسوت رمزی، در کنار کارکرد فطری زیبایی شناسانه که خود تذکاری در جهت پاسداشت صفات الهی و جمال و جلال بی چون است، تصویری آئینه گون از نوع بشر و تعلقش به بی کرانه‌ها را باز‌ می‌تاباند. براساس این مقاله، در آینه هنر سنتی، مدارج و مراتب روح بشری همانگونه که مقتضای خلقت اوست، نشان داده می‌شود، علاوه بر آن، شان هر سنتی تامل در پدیده‌ها به مقصد کشف راز و رمز آن‌هاست. در مقام مقایسه به نظر می‌رسد شتاب و تطور هولناک هنر به اصطلاح مدرن گاه گاه جز غفلتی بزرگ و بحران ساز از مصادیق حقیقی و روح حاکم بر جهان، چیز دیگری نیست. مولف در این مقاله می‌افزاید: امروزه هنر سنتی در میان جوامع مدرن و نیمه مدرن کارکردی صرفا آرکئولوژیک یافته است، این نقاب موزه‌ای و نمایشگاهی بر چهره هنر سنتی، مانع از آن می‌شود که انسان ضرورت بنیادین هنر را دریابد. در چنین جوامعی، هنر سنتی از فضای خود به دور افتاده است. در حقیقت اختصاصات زمانی و مکانی بروز هنر سنتی از میان رفته است. در این عصر انسان به گونه‌ای موهوم و غیر قطعی به فاصله عظیم و دهشتناک میان خود و حقیقت وقوف یافته و دریافته که مدرنیسم با زرق و برق خود چیزی به جز غفلت تاریخی قدسی اسلاف نیست. نگاه پست مدرنیستی در حیطه معماری، ادبیات، نقاشی و موسیقی به گذشته، به حالتی رهیافتی و تحلیلی می‌نگرد. اما به دلیل خروج از فضای آفرینش هنرهای سنتی از جلمه هنرهای آیینی، ‌دینی و قدسی که شامل تمام اجزای تمدن به میراث مانده از دوران مدرنیسم می‌شود، نمی‌تواند فراتر از نگاه آرکئولوژیک و تزئینی راه‌آوردی داشته باشد. به بیان دیگر در عصر فعلی ما خواهیم توانست کارشناس، متخصص و تحلیل گر در زمینه‌های مختلف هنرهای سنتی تربیت کنیم، اما از تربیت هنرمند در زمینه‌های مزبور با ناکامی مواجه خواهیم شد. زیرا محمل، متناسب با شان نزولی هنر سنتی نیست. نگارنده خاطرنشان کرده است: سردمداران هنر مدرن، بر سرشت تنوع طلبی و آینده جویی هنر مدرن تاکید می‌ورزند. این تنوع و طلب تمایز در بیان هنری، به طور گسترده‌ای خود را در مکاتب و سبک‌های هنری روز نشان می‌دهد. تا آنجا که به نوعی فردیت دامن می‌زند در حالی هنر سنتی اساسا غیرفردی و شخصی است. در اینگونه هنر تجربه جسمی ارائه شده برتر و والاتر از تجربه حسی فردی است. گفتنی است غم و شادی منشعب از تجربه بشری در هنر سنتی، از حوزه روز مرگی فراتر رفته و مراتب “قبض و بسط” و “هیبت و انس” را در بر می‌گیرد. در بخش دیگری از این مقاله، از بدعت در موسیقی اصیل به عنوان خروج از بنیان‌هایی که موسیقی بر پایه آنها قرار دارد نام برده شده و می‌افزاید: در این میان بسیاری معتقدند که باید موسیقی را آزادانه‌تر و با اختیارات بیشتر تضعیف و اجرا کرد و هرگز نباید آن را در بند تعصبات کهنه و محدودیت‌های گذشته قرار داد. بنابراین ضروری است که آن سوی بدعت و نوگرایی در زمینه موسیقی اصیل مشاهده شود تا شاهد از میان رفتن میراث‌ کهن نباشیم. لازم به ذکر است، همنوازی سازهای ناهمگون، این حقیقت را آشکار می‌سازد که موسیقی اجرا شده به جهت تعلیق میان ذات‌های ناهمگون سازهای به کار رفته هیچ مشخصه و برآیند حسی و خطی که راهی به حکمت علیای موسیقی ببرد، ندارد و تنها مجموعه‌ای از اصوات ناقص اتحاد و ضربان عوالم است.

 

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , اجتماعی , فلسفی , , هنر , ادبیات , کیهان , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 929
نویسنده : آوا فتوحی

موسیقی نماینده ذوق خدادادی و اندیشه مردم دنیای کهن و ازهنرهای زیبا و نخستین جهان است که حتی پیش از آفرینش بشر بصورت صدای ریزش آب جویباران و آبشارها و زمزمه باد و حرکت برگ درختان و آهنگ دلنواز پرندگان خوش خوان و مانند آنها،جلوه گری می نموده است. آنگاه که بشر آفریده شد،طی صدها هزار سال عمر و پیمودن مراحل اولیه و ابتدائی تمدن، همگام با بوجود آوردن زبان و واژه و بکار بردن آن،در اثر هوش و غریزه فطری و خدادادی و انگیزه طبیعی، از نغمه ها و آوای طبیعی بوسیله حنجره و آلات گوناگون موسیقی تقلید کرد و این هنر زیبا و شادی افزا را بوجود آورد.
موسیقی زبان حال بشر و نمودار احساسات و اندیشه  هایی است که بصورت آهنگهای موزون و دلنواز، جلوه می نماید. وضع جغرافیایی و اقلیم،عواملی که بر حسب زمان در روحیات و معنویات مردم دست می دهد، نیازمندیهای زندگی، سابقه های تاریخی و پیشرفت فرهنگ و حتی دین،در موسیقی اقوام و ملل تأثیر گذاشته و از همین جهت است که موسیقی کشورها و طوائف با یکدیگر اختلاف دارند.
آلات موسیقی اولیه بشر محدود بود،از شاخ و پوست و صدف و عاج حیوانات وزه کمان و خیزران اسباب و ادواتی شبیه طبل و نی و شیپور و سنج و زنگ ساخته اند. پژوهندگان و کاوشگران که کوششهای فراوانی برای خواندن لوحه های سومری پیدا شده در جلگه بین النهرین ونمایانیدن فرهنگ و هنر این قوم پیشرو و هنرمند باستانی بکار برده اند،برآنند که در یکی از لوحه ها به نواختن چنگ همراه با سرود آفرینش،اشاره گردیده است و آنان موسیقی پیش رفته ای داشته و با آلاتی از قبیل طبل و سنج و زنگ و فلوت و بوق و شیپور و چنگ و عود،آشنائی داشته اند.
درون گور یکی از پادشاهان «اور» شهر قدیمی سومر،نقشی دیده شده که نمودار صحنه رقص بانوئی است در حال نواختن چنگ. در گور ملکه «شوب آد» ضمن کاوشهای باستان شناسان انگلیسی همراه ملکه،اشخاصی نیز دفن شده اند که در صف بانوان،یک نوازنده چنگ که تاجی بر سر دارد با چنگ خود دیده شده است.
در تورات کتاب دینی قوم یهود، آمده است که حضرت داود پیغمبر آن قوم صدای خوبی داشته و سرایندگان و نوازندگان بسیاری در خدمت او بوده اند و به نغمه داودی معروف است. زبور با آهنگ مخصوص خوانده می شده است و از مندرجات این کتاب به پایه موسیقی و انواع سازهای یهودیان می توان پی برد. در اخبار یهود آمده که: «بعضی از کاهنان و روحانیون آنها هنگامی که می خواستند از چیزی خبر دهند، نی زنی را می گفتند برای آنها نی بنوازد و در نتیجه تأثیر نوای نی،حالتی شبیه بخواب مغناطیسی در کاهن پیدا می شده، آنگاه از آینده خبر می داده است. حضرت موسی(ع) از «یوبال» پدر نوازندگان جنگ «شالومو» یاد کرده است. دربار گاه حضرت سلیمان پیامبر و پادشاه یهود نوشته اند که خوانندگان با سنج و سه تار و هارپ وارد معبد می شدند، دو روحانی با شیپورهای خود ورود آنان را اعلام می داشتند. در جشنهای مذهبی یهود سازهایی همانند سنج و طبل نواخته می شده است.
عیلامیها ساکنان قوم سرزمین استان خوزستان، سازی شبیه به سنتور داشته اند و در آثار آنها دو نمونه از دسته نوازندگان و سرایندگان دیده شده است. این نمونه در موزه بریتانیا و یازده نفرند که چنگ و نی و سنتور و یک آلت دیگر شبیه به ضرب می نوازند. آشوریها برای خشنودی خدایان خود سرودها و آوازهایی داشته که می خوانده اند و هشت یا نه جور ساز داشته اند. از جمله آلاتی که از این قوم پیدا شده، چنگ ذات الاوتار است که ۱۶ رشته سیم تار داشته و مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد می باشد. این چنگ سه گوشه دارد و یک طرف آن پهن است.
بابلیها بیش از سایر کشورهای قدیم با موسیقی سر و کار داشته اند. دانیال، رهبر دین یهود در کتاب خود از انواع سازها و موسیقی عصرش که در بابل سپری شده،یاد می نماید.
فنیقی ها، لیدیها، فریکیه ها و درین ها و سایر اقوامی که تحت لوای شاهنشاهی بزرگ هخامنشی در آمدند، همه با موسیقی آشنا بوده،آلات و ادوات این هنر را داشته اند و چون همه این کشورها تحت نفوذ ایران در آمدند بنابراین اختلاط و نفوذ هنر موسیقی شان در موسیقی محلی و اصیل ایرانی بی تأثیر نبوده است.
این آوازه ها در تشریفات و مراسم دینی و جشنها و مسابقه ها اجرا می شده و هنگام برگذاری آن یک عده از شرکت کنندگان قسمت جالب رقص را انجام می دادند و یا آنکه فقط یک عده دختران جوان قسمتهای ملایم سرود را می خواندند. تنها در نیمه اول قرن پنجم پیش از میلاد اشعار شعرای حماسه گو و داستان سرا با آواز دسته جمعی توأم با موسیقی و رقص به افتخار خدایان و قهرمانان می خواندند و وسائل موسیقی عبارت بوده است از چنگ و سه تار که به تدریج تعداد سیمهای آن به ۱۲ رشته رسیده بود.
در چین باستان هم موسیقی پایه رفیعی داشته و حکیم بزرگ چینی «کنفوسیوس» با آنکه تعلیم موضوعات عالی را به مردم کم اندیشه غدغن کرده،درباره آموختن فن موسیقی تأکید کرده است. او معتقد بود که: «وقتی کسی موسیقی را درست فرا بگیرد و دل و جان خود را با آن همنوا سازد،قلب پرخلوص و آرام و سالم و طبیعی به سهولت کمال می یابد و کمال آن با سرور همراه است... بهترین راه اصلاح آداب و رسوم اینست که... به تنظیم موسیقی کشور توجه شود... آداب و موسیقی را هیچکس نباید دمی از نظر دوربدارد... نیکخواهی،قرین موسیقی و پرهیزگاری همراه با آداب نیکوست.»
ژاپنیها معتقد بودند که موسیقی هم مانند زندگی از طرف خدایان به قوم ژاپن ارزانی گردیده است. ایزاناگی و ایزانامی (دو خدایانی که به امر خدایان سالخورده،ژاپن را آفریدند) هنگام آفرینش زمین سرود می خواندند و هزار سال بعد در سال ۴۱۹ امپراطور این کی یو هنگام گشایش یک قصر جدید. وقتی که این کی یو در گذشت، پادشاه کره هشتادتن خنیاگر به ژاپن فرستاد تا در مراسم تشییع جنازه او شرکت کنند. اینان دستگاهها و ابزارهای موسیقی تازه ای که از آن مردم کره و چین و هند بود به ژاپنیها آموختند.
این بود مختصری از تاریخ و چگونگی موسیقی در کشورهای باستانی که به طور مقدمه بیان شد.
موسیقی در ایران باستان:
ایرانیان از همان دورانی که با سایر همنژادان خود یعنی طوائف آریائی در آغوش دشت و دمن بسر می بردند با نغمه های جانبخش موسیقی و خواندن سرود و عبارات منظوم،آن کشش و سروری را که دیدار مناظر دلپذیر طبیعت و آسمان صاف و نیلگون و رنگهای گوناگون افق،در هر پگاهی و شامگاهی بوجود می آورده، نمودار می ساخته اند. انگیزه هائی را که زیبائی و فریبندگی های این زندگی بی بند و بار و آزاد، در آغوش طبیعت، برای این مردم بوجود می آورده و با آهنگهای دلنواز غمزدا از دهان آنها بیرون می آمده، تاریخ در اثر نداشتن خط نتوانسته است آنها را ضبط نماید. اگر هر آینه ضبط شده بود، امروز ما از نحوه اندیشه و احساسات و تألمات آنان گنجینه های گرانبهایی داشتیم و لازم نبود به حدس و گمان متوسل شویم.
منبع: تاریخ ما



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , اجتماعی , فلسفی , , هنر , ادبیات , حماسه , جهان , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1040
نویسنده : آوا فتوحی

معنای هنر
در تاریخ فرهنگ و هنر انسانی، معنای هنر با نوعی الهام و اشراق همراه بوده است که گاهی عقل و ادراک انسانی از درک سرّ آن عاجز است. این موضوع نمایان‌گر این نکته است که هنر بیشتر با جان پاک هنرمند و یا سبک بیان او پیوند دارد، نه با صورت‌های ذهنی و خیالی وی.

هنر در فرهنگ ایران
کالبد هنر و ادبیات به خاطر انس با فرهنگ الهی و سنتی، جلوه و نمود معنوی و انسانی یافته است. این دریافت از هنر در ادبیات فارسی و عرفانی، به ویژه در زبان حافظ و مولانا، تجلی بارزتری از خود به نمایش گذارده است، چنان‌که از این غزل حافظ، نوع بینش وی از هنر را می‌توان درک کرد:
قلندران طریقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن‌ کس که از هنر عاری است

نگاه مولانا در مورد هنر نیز در این شعر عیان است:
خود هنر دادن، دیدن آتش عیان
نی گپ دل علی النار دخان (مثنوی)

معنای هنر

البته برای هنر، نمی‌توان مانند اشیا و عناصر طبیعی، فرمول یا ضابطه خاص تعیین نمود، و از نظر منطقی، جنس، فصل و حد آن را ترسیم نموده و تعریف علمی از آن ارائه داد؛ چرا که هنر، امری معنوی است و در دل آن نوعی اشراق و شهود نهفته است.

توضیح این‌که، در جهان هستی امور معنوی قابل تعریف منطقی نیستند البته برای درک امور ذوقی و روحی به ارائه تعریف روشن از آن‌ها نیاز نیست. درک و کشف ذوقی و وجدانی هنر و یا دریافت بی واسطه از آن مهم است، نه تعریف انتزاعی و منطقی. این موضوع تنها به هنر و زیبایی محدود نمی‌شود بلکه بسیاری از معانی بسیط و مجرد مانند وجود، حکمت، علم، عرفان، ادب، محبت، عدالت را نیز در بر می‌گیرد. از این امور نمی‌توان تعریف حقیقی ارائه نمود زیرا این تعاریف در محدوده و قالب علوم می‌گنجد و امور شهودی و ذوقی را شامل نمی‌شود. به همین علت است که ذات هنر در دنیای امروز، هنوز به عنوان پدیده‌ای اسرار‌آمیز در ابهام باقی مانده و تعریف جامع و گویایی از آن ارائه نشده است. گویی هنر چونان قله‌ای دست نیافتنی است که انسان هرچه برای سلوک به آن تلاش به عمل می‌آورد، کمتر به کشف و شهود آن دسترسی پیدا می‌کند.

موسیقى تراوش احساسات و اندیشه‌هاى آدمى و مبین حالات درونى وى مى‌باشد. شنیدن یک آهنگ آرامبخش و جذاب مى‌تواند پایان‌پذیر خستگى‌ روزانه شما باشد. واژهٔ موسیقى که در عربى قَى تلفظ مى‌شود ریشهٔ یونانى دارد. از زمان منصور خلیفهٔ عباسى توجه به آثار یونانى آغاز شد و سپس در دوران هارون پنجمین خلیفهٔ عباسى (۱۹۸-۲۱۸ هـ) با تأسیس بیت‌الحکمه به اوج خود رسید. مقارن همین دوران بوده است که واژهٔ موسیقى راه یافته و به‌تدریج جایگزین غناء عربى شده است.

براساس مدارک موجود واژۀ موسیقى و هم‌خانواده‌هاى آن در مفاتیح‌العلوم خوارزمى و رسالهٔ موسیقى اخوان‌الصفاء دیده مى‌شود که هر دو متعلق به سدهٔ چهارم هجرى (دهم میلادی) است. خوارزمى در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى به معنى پیوند آهنگ‌هاست… . تعریف سادهٔ موسیقى یا صداهاى موسیقایی، صداهاى خوشایندى مى‌شود که انسان از شنیدن آنها احساس لذت مى‌کند.

با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهاى خوشایند، صداهایى هستند که از نظمى خاص پیروى مى‌کنند و بین آنها نسبت‌هاى معینى وجود دارد. براى همین عدد در موسیقى داراى اهمیت بسیارى است. تا جائى‌که فیثاغورث معتقد است که عدد اصل وجود در آفرینش است.

پیروان او اجسام را هر یک عدد مى‌داشتند و معتقد بودند که چون کرات آسمانى و افلاک از یکدیگر فاصله‌هاى معینى دارند، از نسبت آنها نغمه‌ها ساخته مى‌شود و آوازها در اصل ناشى از حرکت افلاک هستند.

ابوعلى‌سینا مى‌گوید: موسیقى علمى است ریاضى که در آن از چگونگى نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگى زمان‌هاى بین نغمه‌ها بحث مى‌شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تألیف کرد.

ابونصر فارابى در احصاءالعلوم موسیقى را علم شناسایى الحان مى‌داند که شامل دو علم است: یکى علم موسیقى عملى و دیگرى علم موسیقى نظری. امروزه نیز این تقسیم‌بندى در موسیقى وجود دارد. افلاطون در تعریف موسیقى مى‌گوید: “موسیقى یک ناموس اخلاقى است که روح و جهانیان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی، و حیات به همه مى‌بخشد.”

مرحوم خالقى در کتاب نظى به موسیقى مى‌نویسد: “موسیقى صنعت ترکیب اصوات و صداهاست به‌طورى‌که خوشایند باشد و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد.”

و بتهوون در تعریف زیباى خود مى‌گوید: موسیقى مظهرى است عالى‌تر از هر علم و فلسفه‌ای، موسیقى سنتى ایران شالم قطعاتى است که در مجموع به‌عنوان ردیف موسیقى ایرانى گفته مى‌شود. امتیاز موسیقى ایرانى در امکانات وسیع مقامى و ملودى‌هاى غنى آن است. این موسیقى هنرى است بسیار ظریف و عمیق.

هنر، یکی از بارزترین جلوه‌های اسرار‌آمیز فرهنگ و تمدن انسانی است که همواره بر حیات انسانی سایه افکنده است. هر جا کاوش‌های تاریخ تمدن و باستان‌شناسی، نشانی از تمدن و فرهنگ بشری و تجلی آن کشف می‌کند، در هر سرزمینی که تمدنی به عرصه ظهور می‌رسد، آثار و مظاهر گوناگون هنری، اعجاب پژوهشگران تاریخ تمدن و هنر را برانگیخته است و رموز ناپیدای آن، حکیمان را به اندیشه و تأمل فرو برده است. یک محقق تاریخ هنر، با مطالعه آثار هنری و جلوه‌های آن، سیمای روشنی از تمدن و فرهنگ بشری در سرزمین‌های پیشین به نمایش می‌گذارد. هنر، از اسرار آفرینش و حیات فرهنگی انسان است که اندیشمندان علوم انسانی را به پژوهش بیشتر فرا می‌خواند.

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , اجتماعی , فلسفی , , هنر , ادبیات , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1006
نویسنده : آوا فتوحی

موسیقى تراوش احساسات و اندیشه‌هاى آدمى و مبین حالات درونى وى مى‌باشد. شنیدن یک آهنگ آرامبخش و جذاب مى‌تواند پایان‌پذیر خستگى‌ روزانه شما باشد. واژهٔ موسیقى که در عربى قَى تلفظ مى‌شود ریشهٔ یونانى دارد. از زمان منصور خلیفهٔ عباسى توجه به آثار یونانى آغاز شد و سپس در دوران هارون پنجمین خلیفهٔ عباسى (۱۹۸-۲۱۸ هـ) با تأسیس بیت‌الحکمه به اوج خود رسید. مقارن همین دوران بوده است که واژهٔ موسیقى راه یافته و به‌تدریج جایگزین غناء عربى شده است.

براساس مدارک موجود واژۀ موسیقى و هم‌خانواده‌هاى آن در مفاتیح‌العلوم خوارزمى و رسالهٔ موسیقى اخوان‌الصفاء دیده مى‌شود که هر دو متعلق به سدهٔ چهارم هجرى (دهم میلادی) است. خوارزمى در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى به معنى پیوند آهنگ‌هاست… . تعریف سادهٔ موسیقى یا صداهاى موسیقایی، صداهاى خوشایندى مى‌شود که انسان از شنیدن آنها احساس لذت مى‌کند.

با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهاى خوشایند، صداهایى هستند که از نظمى خاص پیروى مى‌کنند و بین آنها نسبت‌هاى معینى وجود دارد. براى همین عدد در موسیقى داراى اهمیت بسیارى است. تا جائى‌که فیثاغورث معتقد است که عدد اصل وجود در آفرینش است.

پیروان او اجسام را هر یک عدد مى‌داشتند و معتقد بودند که چون کرات آسمانى و افلاک از یکدیگر فاصله‌هاى معینى دارند، از نسبت آنها نغمه‌ها ساخته مى‌شود و آوازها در اصل ناشى از حرکت افلاک هستند.

ابوعلى‌سینا مى‌گوید: موسیقى علمى است ریاضى که در آن از چگونگى نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگى زمان‌هاى بین نغمه‌ها بحث مى‌شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تألیف کرد.

ابونصر فارابى در احصاءالعلوم موسیقى را علم شناسایى الحان مى‌داند که شامل دو علم است: یکى علم موسیقى عملى و دیگرى علم موسیقى نظری. امروزه نیز این تقسیم‌بندى در موسیقى وجود دارد. افلاطون در تعریف موسیقى مى‌گوید: “موسیقى یک ناموس اخلاقى است که روح و جهانیان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی، و حیات به همه مى‌بخشد.”

مرحوم خالقى در کتاب نظى به موسیقى مى‌نویسد: “موسیقى صنعت ترکیب اصوات و صداهاست به‌طورى‌که خوشایند باشد و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد.”

و بتهوون در تعریف زیباى خود مى‌گوید: موسیقى مظهرى است عالى‌تر از هر علم و فلسفه‌ای، موسیقى سنتى ایران شالم قطعاتى است که در مجموع به‌عنوان ردیف موسیقى ایرانى گفته مى‌شود. امتیاز موسیقى ایرانى در امکانات وسیع مقامى و ملودى‌هاى غنى آن است. این موسیقى هنرى است بسیار ظریف و عمیق.

هنر، یکی از بارزترین جلوه‌های اسرار‌آمیز فرهنگ و تمدن انسانی است که همواره بر حیات انسانی سایه افکنده است. هر جا کاوش‌های تاریخ تمدن و باستان‌شناسی، نشانی از تمدن و فرهنگ بشری و تجلی آن کشف می‌کند، در هر سرزمینی که تمدنی به عرصه ظهور می‌رسد، آثار و مظاهر گوناگون هنری، اعجاب پژوهشگران تاریخ تمدن و هنر را برانگیخته است و رموز ناپیدای آن، حکیمان را به اندیشه و تأمل فرو برده است. یک محقق تاریخ هنر، با مطالعه آثار هنری و جلوه‌های آن، سیمای روشنی از تمدن و فرهنگ بشری در سرزمین‌های پیشین به نمایش می‌گذارد. هنر، از اسرار آفرینش و حیات فرهنگی انسان است که اندیشمندان علوم انسانی را به پژوهش بیشتر فرا می‌خواند.



:: موضوعات مرتبط: , مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , شعر , اجتماعی , فلسفی , بتهوون , هنر ,

تعداد صفحات : 124


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com