سر شناسه: اصول آموزشی تحریرهای آوازی در موسیقی سنتی ایران اثری دیگر از مجموعه آثار نویسنده و شاعر، موسیقی دان، مترجم و هنرمند نامی معاصر شهر و دیارمان بانو آوا رضایی(فتوحی) است. این کتاب در قطع رقعی و تنها در ۳۲ صفحه، همراه با جدول ها و نمودارها در چاپ اول به سال ۱۳۹۰ توسط نشر آیریک تهران در ۱۵۰۰ شماره و همراه با شمارگان ملی، دیوئی و کنگره و شابک منتشر گردیده و طراحی جلد اثر بر عهده سمانه پیش بین بوده و صفحه آرایی این اثر را نگار طاهونی انجام داده است. مؤلف گرامی کتاب خود را به اساتید و پیشکسوتان موسیقی سنتی ایران تقدیم داشته است. مقدمه: در بخشی از مقدمه ای کتاب می خوانیم: «آموزش و تدریس ردیف آوازی سنتی ایران، مدت هاست سینه به سینه از اساتید بزرگوار به هنر جویان علاقه مند این رشته منتقل گردیده است. ما برآن شدیم تا جهت سهولت بیشتر هنرجویان و اساتید چگونگی روش فراگیری تحریرهای آوازی (چهچهه) و تحریرهای زینتی در موسیقی سنتی ایران، روش ساده و قابل دسترس تری را مدون ساخته در قالب لوح فشرده و کتاب به علاقه مندان ارائه نماییم. متذکر می شوم هنر جویان می بایست قبل از رفتن به کلاس اساتید جهت یادگیری ردیف آوازی، تمرینات این لوح فشرده را با توجه به کتاب انجام داده تا حنجره خود را آماده سازند. لازم به ذکر است که این تمرینات را روزانه ۲۰ تا ۳۰ دقیقه، آن هم پس از ۵ دقیقه تمرین یک ساعت یا بیشتر استراحت نمایند تا به تارهای صوتی فشار و صدمه وارد نیاید (خصوصاً هنگام تمرین بم خوانی و زیر خوانی) سعی کنید همیشه حنجره خود را مرطوب نگه دارید و از خوردن غذاهای چرب، ترش، نوشابه های گاز دار و غذاهایی که به آن حساسیت دارید تا حد امکان اجتناب نموده و در هوای زیاد سرد و زیاد گرم نخوانید و از آب زیاد سرد و زیاد گرم استفاده نکنید.... ». کتاب همراه با سی دی آموزشی بوده و علاقه مندان به هنر موسیقی خاصه خوانندگی و آواز را به خوبی با شیوه های آواز به ویژه آوازهای سنتی آشنا می سازد. این اثر گرچه کم حجم و کم صفحه است؛ اما پرمحتوا و غنی است و راهگشای خوبی است برای ورود مبتدیان؛ به ویژه کسانی که از هنر و نعمت صدای خوش برخورد دارند و قصد خوانندگی دارند. سخن پایانی؛آوا رضایی کیست؟ آوا رضایی (فتوحی) مجموعه آثاری در حوزه های گوناگون دارد و علاوه بر شاعری، نویسنده و مترجم قابلی است. فتوحی دستی نیز بر موسیقی و هنرهای زنانه دارد و در گویندگی نیز موفق است. او متولد به سال ۱۳۴۰ و تحصیلاتی در حوزه تربیت بدنی دارد. مادر وی شیرازی و پدرش کازرونی است؛ اما مدت زمان زیادی است که در شیراز ساکن است و چند سالی از عمر خود را در اصفهان و تهران سپری کرده است. ترجمه داستان های کتاب پری افسانه ای از او قابلیت تبدیل شدن به انیمیشن را دارد. وی در حوزه موسیقی نیز سوابق، فعالیت ها و اظهار نظراتی صائب دارد. آثار تألیفی و مقالات یا نوشتارهای وی در نشریات و جرائد گوناگون کشوری و استانی معرفی یا درج شده است. او از جلمه بانوان پرکار و پر مشغله در حوزه های فرهنگی، ادبی و هنری است و این گونه امور را برای سرگرمی و تفنن انجام نمی دهد، بلکه از سر سوز و جوشش و علاقه انجام می دهد و در این مسیر به فکر مال اندوزی نیست؛ چراکه در ورود به عرصه های هنر، ادبیات و فرهنگ ثروت و کسب درآمد و معیشت معنا ندارد. او با شور و علاقه خاص به برپایی مجالس فرهنگی و ادبی و هنری اهتمام می ورزد و همواره مورد عنایت بزرگانی از این عرصه بوده و هست. نقدهایی زیبا بر آثار و سروده های شاعران معاصر همچون ایرج صف شکن و ایرج زبر دست و... دارد. مقالات موسیقایی این بانوی خوش ذوق و قریحه که در عرصه هنر موسیقی است و چاپ مقالات مرتبط با مسائل اجتماعی و از جمله خانواده حقیقتاً خواندنی است. روزنامه های فرهیختگان، کیهان، آفتاب یزد، اطلاعات، تماشا، سبحان، خبر جنوب، عصر مردم، سلمان، طلوع، نیم نگاه و... به درج مقالات و آثار نوشتاری وی می پردازند. به نوعی که وی را باید یکی از فعالان رسانه ای و مطبوعاتی استان نیز دانست. در پایان این معرفی ضمن قدردانی از تلاش های فرهنگی، خدمات اجتماعی و هنری و زحمات وی در عرصه آموزش های گوناگون به بانوان و نوجوانان، توفیقاتشان را در تداوم اقدامات تألیفی و نوشتارهای سودمندشان از درگاه احدیت خواستارم.
دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر (می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش)2 کاشکی دلم رسوا بشـه ، دریا بشـه ، این دو چشـم پر آبــم روزی که بختم وا بشه ، پیدا مبشه ، اون که اومدبه خوابم شهزاده ی رویـــــای من شایــــد تویــی اون کس که شب در خواب من آید تویی...آه........... از خــواب شیـرین ، ناگـه پریــدم ،دیگر نذیذم او را کنارم بخد جانم رسیده ، از غصه بر لب ،هر روز و هر شب ، در انتظارم به خـدا دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر