عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 383
نویسنده : آوا فتوحی

 



:: برچسب‌ها: حره , درس , زندگی , باور , وب , آوا , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 452
نویسنده : آوا فتوحی

 



:: برچسب‌ها: گوته , باور , دوست , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 413
نویسنده : آوا فتوحی
 
ناشیانه مرا شلیک کن در شقیقه ی زمان

من ،‌ راوی ِ انتظار ِ بیهوده ام در فرصت اشتیاق تو

من با هیچ ثانیه ای که رسیدن را زنگ می زند نسبتی نداشته ام

پر از دقیقه های جهنم ام

پر از ساعت های تکراری

که تو را ول می کند در اشک های شبانه ات

حوصله ات را با ساعت دیواریم تنظیم نکن

کوتاه مانده است دیواری که فرو ریخته در صبوری لحظه ها

خدای معجزه هم ، می لنگد

و من کافر شده ام به تمام کاسه ها که صبر بار زده اند

تو هم ایمانت را حراج کن

هیچ ثانیه ای زنگ نخواهد زد

تفنگ ِ هر چه بادابادَت را بردار

ناشیانه شلیک کن مرا در شقیقه ی زمان


:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: بهروز عرب زاده , فیس بوک , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 348
نویسنده : آوا فتوحی

«پا، خط و دایره‌ها»
تقدیم به کودکانی که از چاله به چاه رسیدند و هنوز..... تشنه!
********************************************
بی / زارم، دلگیر از دایره ها؛
از زندانِ باورهایِ باورسوز!، آه.....
فرقی نمی کند، آسمان ببارد یا زمین برویاند.
وای بر من و این .... دایره ها
مادر بزرگ به قبله بود، نیمه شب و جهنمِ غول ها
من از ترسِ اجنه، خیسِ بی مادری، درد داشتم؛
پایم روی خط، شلاق و کفِ آن، سرخِ ترکه ها!
وای، آب ، آب .... بابا ، آب،.... کجا داد!؟ صفر، رویا!!
ترس آن مرد، چه حیرانم می کرد، داس!؟
جایِ پایِ آن اسب، فِلَش بَکِ ذهن و
فایلِ لگدها، پلاس!
گرسنه میان روز، آب می خواندم،
یادت بخیر، ناندانِ مادر بزرگ
کبابِ املاء و فوت دست ها، داغ، بیا آقا؛
مُبصِر: جَلدی!، آماده کن، دارِ نیمکت را
بزرگ شدم، عطشِ انتقام،
یا دموکراتِ با کلاس، تغیر برای نبودن را،
دریغ، حیف و افسوس، اف بر نادانی؛
باز هم دایره و کمی بزرگتر، دایره ها
ای خدا !
فحش ناموسی، گرسنگی، کسر حقوق و اضافه کار،
روزمرگی و چکه چکه جان و گورِ زندگی!
بخشش و لذتِ عفو و باز؛ دایره ها
کاش لوزی و ذوزنقه بود،
منحنی که خوبتر، جایِ دایره را
کج بود، دیوار داشت، اندکی دور از نگاه؛
پناه / گــــاه، اما باز دایره ها
بخوان، بگو، نگو، برو، نرو، بیا، بمان، بمیر و ... بِدَم،
خفه شو، بریده، بی دینِ مرتد!؟
به یاد آر، کودکی و نیمکت را
از من بپرس:
راه گریز، شکستن خطوط و قلمِ نقاش است!؟
گوشِ شیطان کَر: ... ها، ها،
نفهمیدی!؟ به چه زبانی بگویم؟
بله، آری، یا، یس، نَعَم، دا!
نه جن و نه ارواح، نه دایره نه لوزی،
مــــرگ بــر!!؟؟؛
نه ... نه...نفرین بر جبر و هندسه ها

«فریاد آفتاب»

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 710
نویسنده : آوا فتوحی

بر شانه ام بهار و -
بنفشه بیاویزید
تا بگردم و رنگین باشم
کز پس_ سال ها چرخش_ ابر
خشک تر از همیشه ،می آیم و
با دو مهره ی مرطوب -
- می نگرم :
پرنده ای را
که در چرخشی نامانوس
پاره ای از هوا را -
به منقار می کشد و -
بر سنگ می زند
و برای کودکی
که زنگوله بر پای
می دود
سیبی پرتاب می کنم .

رضا حامی پور

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: رضا حامی پور , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 403
نویسنده : آوا فتوحی

 

-آنیمیسم (Animisme) /جان گرایی. -اسپریتوالیسم (Spiritualisme) /روح گرایی. -استوئیسیسم (Stoïcisme)/تقوا و پرهیزازجذابیتها و علاقه ها ( تحمل و خودداری کردن ). -اکسپرسیونیسم (Expressionisme)/بیانِ آزادانه احساس ها و حالت های درونی. -اگزیستانسیالیسم (Existentialisme) هستی گرایی. -امپرسیونیسم (Impressionnisme) ثبت واقعیت گذرا. -او مانیسم (Humanisme ) تمجید از دوران گذشته و تمایل به شکوفایی کامل انسان. -اونانيمیسم (Unanimisme) در وجود هريک از ما دو نوع افکار و احساسات هست. نخست افکار و احساساتی که ويژه ی خود ما است و ديگري افکار و احساساتی که اجتماع ما و گروه هاي بشري گرداگرد ما به ما تلقين کرده اند. -ایده آلیسم (Idealisme) پندار گرایی، آرمان گرایی. -ایلومینیسم (Illuminisme )جریانی فکری، فلسفی و مذهبی است که شناخت خدا را تنها از طریق الهام بر دل و تماس مستقیم با او امکان پذیر می داند. -اینتیمیسم (Intimisme ) روی ترسیم زندگی درونی قهرمان ِ اثر و روان شناسی او متمرکز شده است. -پانتئیسم (Pantheisme ) مسلکی که بر پایه ی آن خدا در کنار آفریده هایش قرار ندارد، بلکه در درون آن ها است. به عبارت دیگر خدا به همراه آفریده اش وجود را تشکیل می دهد. -پرسونالیسم ( Personnalisme) نظریه ای که به فرد ارزش والایی می دهد. -پوپولیسم ( Populisme) بیان احساس و رفتار مردم عامی بود و به ترسیم فرهنگ عامیانه می پرداخت که در نقطه ی مقابل ادبیات بورژوایی قرار داشت. -پیتیسم (Pietisme ) اتحاد بین فرد و اصول مسیحیت. -اوُلوسیونیسم( Evolutionisme) تحول گرایی. - دادائیسم(Dadaísmo) آزادی و رهایی تمام عیار، مخالفت با هر قرار و قانون و اخلاق و سنت، نوعی ضد هنر و انقلابی برای تغییر و ساختارشکنی در مفاهیم هنری است. -رئالیسم (Realisme) واقع گرایی. -رومانتیسم ( Romantisme ) تخیل گرایی پر احساس. -سمبولیسم (Symbolosme) اثر هنرى باید تا حد ممکن از بیان مستقیم مفاهیم فرار کند و به نمادها و نشانه ها پناه آورد. نمادها و نشانه ها، خواننده را در کشف راز و رمزهاى اثر به حرکت وا می دارد و او را از قالب یک شاگرد حرف گوش کن بیرون مى آورد. -سورئالیسم (Surrealisme) فراواقع گرایی. دیکته کردن فکر بدون وارسی عقل و خارج از هر گونه تقلید هنری و اخلاقی. -فوتوریسم (Futurisme ) آینده گرایی. چشم اندازهای آینده ی دنیای مدرن از قبیل صنعت، تمدن و دیگر جنبش ها را بیان می کند. -فرمالیسم (Formalisme ) شکل گرایی. -فمینیسم ( Feminisme) جنبشی فکری است که بر مبنای مبارزه برای برابری حقوق زن ومرد متمرکز گردیده است. -فوویسم (Fauvisme ) بهره گیری جسورانه و نا متعارف از رنگ های خشن ، پرشور ، غیر واقعی و نامتعارف. -کلاسیسیم (Classicisme) نمونه، سرمشق قراردادن آثار باستانی با بازتابی از مسایل روز به اقتضای زمانه. -کاسمو پو لیتیسم (Cosmopolitisme) مکتب جهان وطنی. -کوبیسم (Cubisme ) حجم گرایی. در ادبیات موجب ترکیب شعر و تصویر گردیده است. -لیبرالیسم (Liberalisme) آزادگرایی، آزاد منشی. -ماتریالیسم (Materialism) ماده‌گرایی فلسفی. -مدرنیسم (modernism) نوگرایی. -میستیسیسم (Mysticisme ) عبارتی که بیانگروحدت درونی بین فرد با خداست و موقعیت کسی که بدنبال رابطه مستقیم الهی است. -ناتورالیسم Naturalism)) طبیعت گرایی. -ناتوريسم (Naturisme) ارزشگزاری، زندگي و طبيعت و عشق و کار و شجاعت در اثار. -نارسیسیسم( Narcissisme) خودشیفتگی. -ناسیونالیسم(Nationalisme ) ملی گرایی. -نئولوژیسم( Neologisme) اختراع کلمات جدید یاساختن معنی جدید برای یک واژه را گویند. -نیهیلیسم (Nihilisme)پوچ گرایی. -وریسم (verisme)واقع‌گرایی محض. و مکاتب دیگری نظیر: مکتب واقع گرایی اجتماعی (رئالیسم سوسیالیستی)/ مکتب نو کلاسیک /مکتب گورستان /مکتب غرقه در اشک/مکتب تشنجی/مکتب (رمان نو) / مکتب پارناس (Parnasse)/مکتب باروک (Baroque).

 



:: برچسب‌ها: ماتب , سبک , لغات , ترجمه , سایت , ویکی پدیا , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 422
نویسنده : آوا فتوحی

 

 

عناصر شعر:

شعر باید حامل اندیشه -احساس - تخیل و آهنگ باشد

اندیشه :شعر باید حامل پیام و حکمتی باشد زیرا هنر از جمله شعرافزاریست برای شناختن طبیعت و زندگی .طبیعت تکامل میبابد و زندگی کامل میشود،هنر نو می شودو افزاری نو طلب می کندکه آنهم اندیشه نو است.

احساس:

احساس شاعر آفریننده است.او الهام میگیرد و نور شعر را می گسترد،لذا شاعر می بایست مفتون شعر یک شعر نیرومند شود تا احساس را انتقال دهد(خشم ، نفرت،عشق ، حسرت ، اندوه و .....)

تخیل:

نصف شعر در تخیل است به گفته خواجه نصیرالدین طوسی شعر زمانی کلام مخیل می خوانده اند چون قدرت شعر فارسی تخیل است لذا هر چه در اشعر این شخصیت خود را بارزتر نشان دهد شعر قوی تر است

آهنگ که می دانیم ترکیب شعر و موسیقی در آهنگین بودن کلام  عاشقانه  است(سن ژان برن اشعار خود را بصورت نثر نوشته اما نثری با ژرفای فلسفه و نغمه ای خیال انگیز )و نباید

کژ آهنگی ایجاد شودو این عناصر در هر شعرو سبکی با شد قوی است .

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: شعر , شعر , سبک , احساس , آهنگ , تخیل , اندیشه , نفرت , عشق , طوسی , رمان , زمان , شخصیت , نو , جکمت , ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 507
نویسنده : آوا فتوحی
  • آیا ردیف شما عین و روایت نعل به نعل ردیفی بوده است که استاد مهرتاش تدریس می‌کرده است و یا اینکه این ردیف روایتی از ردیف مهرتاش است؟

من تمام آنچه (نزدیک به ۹۹درصد) که استاد گفته است را در این ردیف‌ها لحاظ کرده‌ام؛ البته این به معنای این نیست که در آن دخل و تصرف نکرده‌ام. چرا که هرآنچه که من یاد گرفته‌ام - به جز ردیف‌های ابتدایی آن- به صورت ذهنی بوده است و قاعدتا بعد از گذشت ۳۱ سال نمی‌توانم ادعا داشته باشم که هرآنچه که در ردیف مهرتاش ارائه داده‌ام صددرصد مطابق با گفته‌های استادم است. یعنی اینکه این ردیف نعل به نعل نیست.
 از طرف دیگر باید این نکته را درج کنند که من ۲۰ سال شاگرد یک استاد (مهرتاش) بوده‌ام و نزد استاد دیگری برای یادگیری نرفته‌ام. به همین دلیل می‌توانم ادعا کنم حتی این تراوشات ذهنی‌ام نیز برگرفته از ردیف مهرتاش باشد.

من در حال حاضر می‌توانم از نوع ملودی یک آهنگ و بدون اینکه اسم آهنگساز را بدانم، بفهمم که این قطعه متعلق به استادم هست یا نه! جالب اینکه چندی پیش قطعه‌ای با عنوان «از تو بگذشتم و بگذشتم با دگران» در رادیو اجرا شد که مجری اعلام کرد که این قطعه مربوط به فرامرز پایور است. من به رادیو زنگ زدم و گفتم که این قطعه مربوط به مهرتاش است و آن‌ها ادعای من را رد کردند. بعد از اصرارهای فراوان من، آن‌ها سراغ جعبه آلبوم رفتند و متوجه شدند که آهنگ متعلق به مهرتاش است.

  • آقای منتشری با توجه به اینکه گفتید ردیف شما ردیف نعل به نعل نیست؛ آیا شخص دیگری هم می‌تواند روایتی از ردیف‌های مهرتاش را دوباره منتشر کند؟

- اگر کسی پیدا شود که خوب بخواند و درست بخواند من که به نوبه خودم خوشحال می‌شوم اما آن شخص باید در حد و اندازه من باشد! و این‌که باید بدانیم آن شخص چند سال نزد استاد مهرتاش درس فرا گرفته است. با توجه به اینکه کلاس‌های آقای مهرتاش رایگان بوده است آیا با یک دوره شش‌ماهه یا دوساله می‌توان ردیف منتشر کرد؟؟ البته اگر این اشخاص هنرمندانی چون محمدرضاشجریان، عبدالوهاب شهیدی و یا جمال وفایی باشند اصلا مشکلی نیست. کمااینکه زمانی که می‌خواستم این کار را منتشر کنم و با آقای شجریان مشورت کردم، وی گفت اگر شما این کار را نمی‌کردید این‌ها هم از بین می‌رفت.

 از طرف دیگر ردیف‌خوانی یک قابلیت می‌خواهد. یعنی اینکه ردیف‌خوان هم باید آوازه‌خوان باشد و هم باید ردیف بداند. کسی که می‌خواهد ردیف‌های مهرتاش را بخواند باید آواز شش دانگ داشته باشد و اینکه ردیف‌ها را هم به طور کامل بداند؛ چرا که جنس تحریرهای مهرتاش را هر آوازه‌خوانی نمی‌تواند اجرا کند.
 همچنین اگر کسی می‌خواهد ردیف مهرتاش را دوباره منتشر کند باید بدانیم که در وهله اول وی چند سال پیش استاد رفته و چند سال پیش اساتید دیگر!

  • اغلب شاگردهای مهرتاش اعتقاد دارند که دستگاه راست‌پنجگاه و نوا که شما هم‌اکنون آن را در ردیف ارائه داده‌اید در ردیف‌های مهرتاش موجود نیست و اینکه‌اصلا استاد مهرتاش اعتقادی به این دو دستگاه نداشتند!


- من ۲۰ سال نزد استاد مهرتاش بودم و باید بگویم ردیف‌های پیشرفته وی را سه‌بار با سه شعر مختلف دوره کردم. من دستگاه راست‌پنجگاه و نوا را از خود استاد یاد گرفتم و به آن هیچ چیز جدیدی اضافه نکردم. این نکته را هم باید اضافه کنم که استاد مهرتاش در محافل مختلف این دو دستگاه را در قالب گوشه‌های پراکنده می‌خوانده و من آن را به صورت ذهنی ثبت کرده‌ام.

 با این حال استاد اعتقاد داشتند که دستگاه نوا و راست‌پنجگاه گزیده‌ای از دستگاه‌های دیگر است و لازم نمی‌دید که آن‌را به هنرجویان مبتدی یاد بدهد.

دستگاه راست‌پنجگاه شامل چهار یا پنج گوشه اصلی نظیر درآمد، پروانه، روح‌افزا، نیریز و پنجگاه است و دیگر گوشه‌ها نظیر قره چه در دستگاه شور، چکاوک در دستگاه همایون وراک‌ها در دستگاه ماهور وجود دارد. در دستگاه نوا نیز چند گوشه اصلی به نام درآمد، گردانیه، نغمه و نیشابورک داریم که گوشه‌های دیگر مثلا بیات راجع در آواز بیات اصفهان، رهاب در آواز افشاری، عراق در دستگاه ماهور و حسینی در دستگاه شور اجرا می‌شود. خلاصه اینکه‌من تمام این‌گوشه‌ها را که استاد به صورت پراکنده و به طور خصوصی به من درس داده‌اند را جمع‌آوری کرده‌ام و آن را جداگانه در قالب خودش منتشر کردم.
 

  • جامعه باربد دقیقا از چه سالی تاسیس شده است و اینکه با یک نگاه کلی می‌توانیم ارزیابی کنیم که اینجامعه وضعیت ناهمگونی را سپری کرده است؛ به طوری که از یکطرف از دل آن شاگردانی مانند علی نصیریان، ‌عزت‌الله انتظامی بیرون آمده و در حوزه آواز کسانی مانند شما، شجریان، عبدالوهاب شهیدی و یا جواد وفایی به جامعه موسیقی معرفی شده‌اند و از طرف دیگر شاهدیم در همین اصناف کلاس‌های سطح پایین و آواز‌های کاباره‌ای نیز آنجا اجرا می‌شد، دلیل این همه ناهمگونی فرهنگی چیست؟ چرا جامعه موسیقی باربد به این وضعیت کشانده شد؟


- جامعه باربد از سال۱۲۹۸ با همفکری تعدادی از دوستان استاد مهرتاش راه‌اندازی شد و کار آن‌ها به این صورت بود که به صورت ماهیانه از اعضای جامعه باربد حق عضویت گرفته می‌شد و نوازندگان به صورت دوره‌ای در خانه اعضا کنسرت یا تا‌تر برگزار می‌کردند. این روال ادامه داشت تا اینکه در سال۱۳۰۵ جامعه باربد رسمیت پیدا کرد و برای اجرای تئا‌تر و موسیقی سالن اجرا می‌شدکه اولین کنسرت‌ها در سالن سینما همای و یا سالن زرتشتیان برگزار شد. در این سال‌ها تعداد اعضا زیاد شد و قرار شد که این موسیقی و تئا‌تر برای تمام مردم نیز اجرا شود. به همین دلیل استاد ملک احتشام السلطنه را با ماهی ۱۲هزار تومان اجرا کرد و در آنجا چون سن برای اجرا نبود، فقط محلی برای تمرین بود و برای اجرا از سالن‌های دیگری مانند سینما شهرزاد و گراند هتل استفاده می‌شد.

 استاد در سال۱۳۲۲ از اوقاف ملکی اجاره کرد و دیگر تئاتر‌ها آنجا اجرا می‌شد. این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۲۶ وضعیت لاله زار بهم خورد و به جای اجرای تئا‌تر گروه‌های رقص از کشورهای عربی و ترکی برای اجرا به ایران می‌آمدند. بعد از آن بود که وضعیت لاله‌زار را که یک زمان به عنوان «مرکز هنر ایران» می‌شناختند بهم خورد و حتی سبک آدم‌هایی که به لاله‌زار رفت‌وآمد می‌کردند تغییر کرد. آن زمان در تئا‌تر تهران و پارس گروه حرکات رقص عربی و ترکی با بلیتی شبی۲۰۰ تومان برروی صحنه می‌رفت. آن زمان مدیر داخلی تئا‌تر تهران داریوش اسدزاده بود.

 در همین راستا جامعه باربد نتوانست هم‌پا با تئا‌تر تهران و پارس جلو برود و با اینکه تئاترهای جامعه باربد ملی بود و وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به آن کمک می‌کرد اما دخل و خرجش به هم نمی‌خورد و هزینه‌ها بسیار بالا بود.

این روند تا سال ۱۳۳۵ به صورت کج‌دار و مریض پیش رفت و بعد از آن سالن‌های جامعه باربد اجاره داده شد و این روند تا سال ۱۳۵۷ به‌‌همان و سبک وسیاق ادامه داشت.

 با این حال استاد مهرتاش هر سال شب عید برای پرورشگاه‌های تهران کنسرت و تئاتری برگزار می‌کرد و از دوستانش که توانایی مالی دارند برای کمک به این پرورشگاه‌ها دعوت می‌شدند.

منبع: 

روزنامه آرمان

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , نوازنده , خواننده , کلیپ , وب , سایت , کنسرت , ایران , قرن , خارج , برنامه , گلها , منتشری مهرتاش ,
تاریخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393
بازدید : 471
نویسنده : آوا فتوحی


سيد علي رضا مير علي نقي
سيد علي رضا مير علي نقي ، پژوهشگر تاريخ معاصر و نوازنده سنتور است . دانش آموخته را در محضر استادان تقي بينش ، حسين علي ملاح، و مجيد كياني ، فراگرفت. و از آثار وي مي توان به كتاب « موسيقي نامه وزيري» و مقالات متعدد در دايرة المعارف اسلامي و دايرة المعارف تشيع ،سالنامه موسيقي ايران اشاره كرد.
تولد: 1345/02/08


رهي معيري
رهي معيري شاعر و ترانه سرا وي سابقه كار ادبي از دوران نوجواني و كار در مطبوعات از سال 1310شروع شد. وي عضو شوراي شعر و ترانه در داديو ايران و همكار برنامه‌ي « گل ها» و آشنا به نوازندگي سه تار و پيانو و به خوانندگي و از آثار وي « كاروان» ، «برق غم»، «شب جدايي»، « كيم من»، «آزاده ام» و… ديوان اشعار « آزاده رهي» و « سايه‌ي عمر»‌ و تعدادي مقاله (جدي- طنز) در نشريات مختلف.
وفات: 1347 تولد: 1288/02/1 


محمد تقي بهار(ملك الشعرا)
بهار، اديب و شاعر و رجل سياسي و سراينده‌‌ي كلام ترانه هايي از استادان موسيقي ايران : زمن نگارم ، عروس گل، مرغ سحر، به دل جز غم آن قمر ندارم…
وفات: 1330/02/12 تولد: 1268


سيد محمد كاظم موسوي
محمد موسوي، نوازنده ني و شاگرد محضر حسن كسايي بود.يكي از كارهاي او كار در راديو تهران همراه خوانندگان و نوازندگان است. داراي آثار فراوان در تكنوازي و همنوازي (پيام عاشق، شكر ايزد، تنگستاني و…)مي باشد.
تولد: 1325/02/12


حسن لحني
حسن لحني ( معروف به حسن قصاب لحني) خواننده و رديف دان بود. از آثار باقي مانده از وي مي توان به صفحه هايي در آوازهاي مختلف اشاره كردو داراي قدرت و لحن ويژه در خوانندگي بود.
وفات: 1338/02/15 تولد: 1261  


محمد علي امير جاهد
محمد علي امير جاهد( جاهد)، شاعر و ترانه سرا؛ و آخرين تصنيف ساز بزرگ بعد از شيدا و عارف بود مصدرخدمات مهم اداري و هنري بوده است. مؤسس هنرستان شبانه‌ي موسيقي ملي بود . از آثار به جاي مانده از وي مي توان به تعداد زيادي تصنيف، ضبط در صفحه هاي گرامافون و درج در دو جلد« ديوان امير جاهد» و مدير ناشر «سالنامه‌ي پارس»
وفات: 1356/02/16 تولد: 1272


حسين صبا
حسين صبا نوازنده‌ي سنتور و پيانو شاگرد حبيب سماعي و ابوالحسن صبا ( سنتور)و امانوئل ملك اصلانيان ( پيانو) معلم سنتور در هنرستان عالي موسيقي بود. از آثار به جاي مانده از وي مي توان به تعدادي ضبط هاي خصوصي و يك جلد كتاب خود آموز سنتور اشاره كرد. از شاگردان وي مي توان ارفع اطرايي را نام برد.
وفات: 1339/02/18 تولد: 1303


حسن كامكار
حسن كامكار، نوازنده ويولون ، معلم موسيقي بود. وي از مروجين جدي موسيقي در سنندج بوده است و داراي آثار فراوان منتشر نشده مي باشد. فرزندانش از شاگردان برجسته وي محسوب مي شوند.
وفات: 1370/02/24 تولد: 1302

پرويز مشكاتيان
پرويز مشكاتيان، نوازنده سنتورو نوا ساز بود وي شاگرد پدر و بهره برده از داريوش صفوت بوده است و فارغ التحصيل دانشكده هنر هاي زيبا ( رشته موسيقي) بود و از آثار وي مي توان به بيداد، برآستان جانان ، لاله‌ي بهار ، وطن من ، دستان و…
تولد: 1334/02/24

 



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: موسیقی , نوازنده , خواننده , کلیپ , وب , سایت , کنسرت , ایران , قرن , خارج , برنامه , گلها , ,
تاریخ : دو شنبه 13 مرداد 1393
بازدید : 390
نویسنده : آوا فتوحی
 
ﺑﺎﺩ ﻋﺼﯿﺎﻧﮕﺮ ﺑﯽ ﺑﺎﮎ
ﻣﯽ ﺳﭙﺎﺭﺩ ﻣﺮﺍ
ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻣﻮﺍﺝ
ﺑﺴﻤﺖ ﺁﺑﻬﺎﯼ ﺍﻓﺴﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺭﻫﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺗﺮﺩﯾﺪ
ﺧﺎﻟﯽ ﮔﺸﺖ
ﺍﺯ ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﮐﻮﺷﺶ
ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺮﻭ
ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﭘﻨﺪﺍﺭ
ﺗﺴﻠﯿﻢ ﮔﺸﺖ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺩﯾﺪﺍﺭ
در ﮐﺸﺎﮐﺶ ﻣﻨﻈﺮ ﺁﻓﺎﻕ

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: حمید رضایی , ,

تعداد صفحات : 124


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com