عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1030
نویسنده : آوا فتوحی

 

سلمان هراتی در سال 1338 در روستای مزردشت تنکابن به دنیا آمد وی دوران ابتدایی را در روستا گذراند و از سنین نوجوانی با قلم و دفتر و کتاب، انس و الفت گرفت.هراتی از ابتدای جوانی برای گذراندن معاش با چوپانان محلی به چوپانی می‌رفت و از همین رهگذر با ترانه‌های محلی آشنا شد. 
وی از سال 1352 به نوشتن روی آورد و سرودن شعر را آغاز کرد.هراتی در سال 1362 مدرک فوق دیپلمش را در رشته هنر گرفت و بلافاصله به کار تدریس هنر در روستاهای تنکابن مشغول شد.از سلمان هراتی سه مجموعه با نام‌های از این ستاره تا آن ستاره، از آسمان سبز و دری به خانه خورشید به چاپ رسیده است.از او اگر چه بر پیشانی زمانه جز سه دفتر شعر باقی نیست اما همین سه دفتر کافی است تا بتوان در همه قالب های شعری نمونه های کاملی از شعر انقلاب را یافت.سلمان هراتی در آبان سال 1365 در راه رفتن به مدرسه، بر اثر تصادف جان باخت.


خواننده شعرهای سلمان هراتی، در وهله نخست بیش از هر چیز با ایدئولوژی شاعر مواجه می شود. بیشتر اشعار سلمان، مستقیم یا غیر مستقیم به بازگویی جهان بینی، اعتقادات و برداشت‌های اجتماعی و سیاسی او می پردازد. سلمان هراتی شعر را برای ادای تعهد اجتماعی و حتی گاه سیاسی خود می داند. آنجا که سلمان از وطن می گوید، منظورش ایران معاصر است و در وصف آن، نه به تاریخ سرک می کشد و نه مختصات فرهنگ ملی را برجسته می کند، بلکه از ایرانی سخن می گوید که نام خیابان هایش را شهیدان برگزیده اند، بهشت زهرایی دارد که آبروی زمین است، میزبان حضرت امام رحمه الله بوده و به واسطه جنگ، چندین تابستان است که در خون و آفتاب می رقصد.

زبان شعر سلمان هراتی، زبان شعر انقلاب است. او را می توان از تأثیرگذارترین شاعران در حوزه زبان این دوره دانست. کمتر خواننده ای است که در ارتباط برقرار کردن با شعر سلمان به مشکل بیفتد. در شعر او، کلمات طوری در کنار هم چیده شده اند که هیچ کدامشان برای بقیه غریب نیست. سلمان در شعرهای نو خود ثابت کرده که توانایی بهره گیری از عامیانه‌ترین لغات را دارد. البته ۲۷ سال سن و ۱۰ سال شاعری، زمان اندکی برای هراتی بود تا زبان شعر خود را بارور کند و شعرهای جدید بیافریند.
زنده یاد سلمان هراتی، جزو پانزده شاعر برگزیده بیست سال شعر جنگ است که در سال ۱۳۷۹ معرفی شد. او یکی از شاعران برجسته و توانا در عرصه انقلاب و شعر جنگ است که خیلی زود انقلاب را درک و آن را در اشعارش منعکس کرد. شعر سلمان، سرشار از عشق، ایمان و خلوص است که ارزش‌های بی بدیل هویت انسانی را نشان می دهد. در شعر او جنگ عنصری ضدبشری و ویران کننده نیست، بلکه زیبا و واجب است و رنگ دفاع مقدس به خود می گیرد:
• وقتی که از هوای گرفته بودن.
• به سمت جبهه می آیی.
• تمام تو در معیت آفتاب است.
• زیر کسای متبرک توحید.
زنده یاد هراتی، شاعری متعهد است که این تعهد را در بیشتر شعرهایش می توان دید. او آگاهی و بصیرت اجتماعی را در شعرهایش به مخاطبانش می آموزد، توطئه دشمنان را یادآوری می‌کند و به خواننده هشدار می دهد. سلمان در عین حال از لحظه‌های خلوت شاعرانه به هیچ وجه نمی گذرد و آن را به همه این هیاهوها و جنجال‌ها ترجیح می دهد و چنین زیبا می سراید:
• دیگران را بگذار!
• دل به آفتاب بسپار
• نگاه کن چگونه هر بامداد
• صبور و سربلند
• از شانه‌های خاکستری صبح بالا می آید
• دیگران را بگذار!

پیوند مسائل اجتماعی با دنیای انتزاعی، نقطه عطفی در شعر متعهد بعد از انقلاب است. نگاه معنوی به موضوعات اجتماعی، در شعر سلمان هراتی به اوج خود می رسد.این نوع نگاه، شعر سلمان را سرشار از امید و بشارت کرده است. او در شعرهایش به مردم آینده ای درخشان را نوید می دهد. این بشارت و امید از سرچشمه باوری است که سلمان به انقلاب اسلامی دارد. از این رو چنین می سراید:
دیروز اگر سوخت ای دوست غم  برگ و بار من و تو
امروز می آید از باغ  بوی بهار من و تو
دیروز درغربت باغ  من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشید در دشت  آیینه دار من و تو
پس از گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، رفته رفته ناکامی‌ها و نامرادی‌ها که معلول عواملی چون از یاد رفتن برخی از ارزش‌ها بود، نمایان شد. شعر اعتراض سلمان، زورگویان و زراندوزانی را مورد خطاب قرار می دهد که بدون توجه به مفاهیم و ارزش‌های انقلاب، در پی منافع خویش هستند.
• چرا سهم عبداللّه
• جریب جریب زحمت است و حسرت
• و سهم ناصرخان
• هکتار محصول است و استراحت؟...
• ما در مقابل آمریکا ایستاده ایم
• اما چرا هنوز کیومرث خان خرش می رود
• عبدالله با داس
• هر شب چند خوک سر مزرعه می کشد
• اما وقتی ارباب می آید، مجبور است تعظیم کند
• چرا عبدالله مجبور است به این خوک تعظیم کند؟...

آثار چاپ شده:
• از آسمان سبز (مجوعه شعر_1365).
• دری به خانهٔ خورشید (مجوعه شعر_1368).
• از این ستاره تا آن ستاره (شعر برای کودکان_1367).



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: هراتی , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1142
نویسنده : آوا فتوحی

 علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج (زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۴ [۱] خورشیدی در دهکده یوش استان مازندران - درگذشته ۱۳ دی ۱۳۳۸ [۲] خورشیدی در شمیران شهر تهران) شاعر معاصر ایرانی است. وی بنیانگذار شعر نو فارسی است.
نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کرد. نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود.
تمام جریان‌های اصلی شعر معاصر فارسی مدیون این انقلاب و تحولی هستند که نیما مبدع آن بود.
• 
کودکی
نیما در سال ۱۲۷۴ هجری شمسی درروستای یوش از توابع بخش بلده شهرستان نور به دنیا آمد. پدرش ابراهیم‌خان اعظام‌السلطنه متعلق به خانواده‌ای قدیمی مازندران بود و به کشاورزی و گله‌داری مشغول بود.[۳] پدر نیما زندگی روستایی، تیراندازی و اسب‌سواری را به وی آموخت. نیما تا سن دوازده سالگی درزادگاهش روستای یوش و در دل طبیعت زندگی کرد.[۴]
نیما خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت ولی دلخوشی چندانی از او نداشت چون او را آزار می‌داد و در کوچه باغ‌ها دنبال نیما می‌کرد.[۵]
اقامت در تهران
دوازده ساله بود که به همراه خانواده تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد. در مدرسه از بچه‌ها کناره‌گیری می‌کرد و به گفته خود نیما با یکی از دوستانش مدام از مدرسه فرار می‌کرد و پس از مدتی با تشویق یکی از معلم‌هایش به نام نظام وفا به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد.
پس از پایان تحصیلات در مدرسه سن‌لویی نیما در وزارت دارایی مشغول کار شد. اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد.[۶]
فعالیت‌های اجتماعی
دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف است با توفانهای سهمگین سیاسی - اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تاسیس جمهوری سرخ گیلان، روح حساس نیما نمیتوانست از این توفان‌های اجتماعی بی تاثیر بماند. نیما از نظر سیاسی تفکر چپگرایانه داشت، و با نشریه ایران سرخ یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) [۷] [۸] که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر میشد همکاری قلمی داشت. از جمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود. [۹] دیرتر در دهه بیست خورشیدی در نخستین کنگره نویسندگان ایران عضو هیات مدیره کنگره بود و اشعار وی در نشریات چپگرای این دوران منتشر می گردید.
تشکیل خانواده
در سال ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیر ازدواج کرد تا به گفته خود از افکار پریشان رهایی یابد.[۱۰] درست یک ماه پس از ازدواج، پدرش ابراهیم نوری درگذشت.[۱۱] در همین زمان چند شعر از او در کتابی با عنوان خانواده سرباز چاپ شد.[۱۲] وی که در این زمان به دلیل بی‌کاری خانه‌نشین شده بود در تنهایی به سرودن شعر مشغول بود و به تحول در شعر فارسی می‌اندیشید اما چیزی منتشر نمی‌کرد.[۱۳]
ترک تهران
در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، محل کار عالیه جهانگیر همسر نیما به آمل انتقال پیدا کرد. نیما نیز با او به این شهر رفت. یک سال بعد آنان به رشت رفتند. عالیه در این‌جا مدیر مدرسه بود و نیما را سرزنش می‌کرد که چرا درآمدی ندارد.[۱۴] او مدتی نیز در دبیرستان حکیم نظامی شهرستان آستارا واقع در مرز شوروی سابق به امر تدریس مشغول بود.
تغییر نام
علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰ خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. نیما نام یکی از اسپهبدان تبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضا می‌کرد. در نخستین سال‌های صدور شناس‌نامه نام وی نیماخان یوشیج ثبت شده است.[۱۵]
آغاز شاعری
نیما در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند.[۱۶] این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.
نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسه‌های مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه‌هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت.
شعر نیمایی

آثار نیما
منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شده است. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کرده است و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداخته است.[۱۷] بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد می‌کند.[۱۸] چنان که خطاب به حافظ می‌گوید:
حافظا این چه کید و دروغ است  کز زبان می و جام ساقی است
نالی ار تا ابد باورم نیست  که بر آن عشق بازی که باقی است
من بر آن عاشقم کو رونده است  {{{2}}}
  (افسانه)
نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسأله‌گو افکاری اجتماعی را بیان می‌کند اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری می‌کند و هنوز راه خود را پیدا نکرده است.[۱۹] با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت.[۲۰] ای شب نیز در هفته‌نامه نوبهار محمدتقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت.[۲۱]
زندگی شخصی [ویرایش]
نیمایوشیج در جوانی عاشق دختری شد، اما به دلیل اختلاف مذهبی نتوانست با وی ازدواج کند.[۲۲] پس از این شکست او عاشق دختری روستایی به نام صفورا شد و می‌خواست با او ازدواج کند اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید. بنابراین عشق دوم نیز سرانجام خوبی نیافت.[۲۳] نیما صفورا را هنگام آب‌تنی در رودخانه دیده بود. این منظره شاعرانه و شکست عشق پیشین الهام‌بخش او در سرودن افسانه بود.[۹]
سرانجام نیما در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ خورشیدی ازدواج کرد . همسر وی عالیه جهانگیر فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار میرزا جهانگیر صوراسرافیل بود.[۲۴] حاصل این ازدواج که تا پایان عمر دوام یافت فرزند پسری بود به نام شراگیم که اکنون در آمریکا زندگی می‌کند . شراگیم در سال ۱۳۲۴ خورشیدی به دنیا آمد.[۲۵]
خانه نیما [ویرایش]
خانه نیما یوشیج واقع در یوش، بنایی است که قدمت آن به دوره قاجار می‌رسد. این بنا به شماره ۱۸۰۲ از سوی سازمان میراث‌فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده است و حفاظت می‌شود. بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.

مرگ

 
خانه نیما در دهکده یوش مازندران اردیبهشت ۱۳۸۶، آرامگاه او و سیروس طاهباز در وسط حیاط قرار دارد

خانه نیما
نیما در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجت‌الزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفته است.
کتاب‌شناسی
اشعار
    .   قصه رنگ پریده
• منظومه نیما
• خانواده سرباز
• ای شب
• افسانه
• مانلی
• افسانه و رباعیات
• ماخ اولا
• شعر من
• شهر شب و شهر صبح
• ناقوس قلم انداز
• فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ
• آب در خوابگه مورچگان
• مانلی و خانه سریویلی
• مرقد آقا (داستان)
• کندوهای شکسته (داستان)
• آهو و پرنده‌ها (شعر و قصه برای کودکان)
• توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)
آب در خوابگاه دختران
آثار تحقیقی، نامه‌ها و یادداشت‌ها
آثاری که در کتاب " نیما یوشیج، درباره ی هنر و شعر و شاعری با گردآوری سیروس طاهباز" انتشار یافته:
• ارزش احساسات در زندگی هنر پیشگان
• تعریف و تبصره
• حرف‌های همسایه
• مقدمه خانواده سرباز
• نامه به شین پرتو
• مقدمه ی «آخرین نبرد» شعرهای اسماعیل شاهرودی «آینده»
• یادداشت برای مجموعه شعر منوچهر شیبانی
• شعر چیست؟
• از یک مقدمه
• یک مصاحبه
• درباره جعفرخان از فرنگ آمده
• یک دیدار
سایر آثار:
• دنیا خانه من است
• نامه‌های نیما به همسرش - عالیه جهانگیر
• کشتی توفان
• مجموعه کامل اشعار(تدوین توسط سیروس طاهباز)
آثار درباره نیما
• مهدی اخوان ثالث، بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج
• مهدی اخوان ثالث، عطا و لقای نیما یوشیج
• شاپور جورکش، بوطیقای شعر نو
• بهمن شارق، نیما و شعر فارسی، بررسی و نقد آثار نیما یوشیج
• حسین صمدی، کتابشناسی نیما
• سیروس طاهباز و محمدرضا لاهوتی، یادمان نیما یوشیج
• محمد عبدعلی، فرهنگ واژگان و ترکیبات اشعار نیما یوشیج
• محمود فلکی، نگاهی به شعر نیما
• حمید حسنی، موسیقی شعر نیما (تحقیقی در اوزان و قالب‌های شعریِ نیمایوشیج)
• سیروس طاهباز،کماندار بزرگ کوهساران: زندگی و شعر نیما یوشیج
• محمد حقوقی، نیما یوشیج: شعر نیما یوشیج از آغاز تا امروز، شعرهای برگزیده تفسیر و تحلیل موفق‌ترین شعرها
• سعید حمیدیان،داستان دگردیسی: روند دگر گونیهای شعر نیما یوشیج
• سیاوش کسرایی، در هوای مرغ آمین: نقدها، گفت و گوها و داستان ها
• محمدعلی شهرستانی، عمارت دیگر (معنی شعر نیما) در پنج بخش
• تقی پورنامداریان، خانه‌ام ابری است: شعر نیما از سنت تا تجدد
• عطاالله مهاجرانی، افسانة نیما
• امید طبیب زاده، نگاهی به شعر نیما یوشیج: بحثی در چگونگی پیدایش نظام‌های شعری، انتشارات نیلوفر
• مسعود بیزارگیتی، نیما، پاسخی به ضرورتی تاریخی
میرانصاری، علی، اسنادی درباره نیما یوشیج میرانصاری، علی، دو سفرنامه از نیما یوشیج میرانصاری، علی، کتابشناسی نیما یوشیج
پانویس
↑ (نیما، زندگی و آثار او، نوشته ضیاء هشترودی صفحه ۱۱۷)
1. ↑ (تاریخ تحلیلی شعر نو، شمس لنگرودی، جلد ۱، صفحه ۹۰)
2. ↑ (از صبا تا نیما، یحیی آریان‌پور، جلد 2 صفحه ۴۶۶)
3. ↑ (نیما، زندگانی و آثار او، صفحه ۴۶۷)
4. ↑ (نیما، زندگانی و آثار او، جلد 2، صفحه ۴۶۷)
5. ↑ (نامه‌های نیما، به کوشش سیروس طاهباز، صفحه ۲۲)
6. ↑ پیدایش حزب کمونیست ایران، تقی شاهین، تهران، ۱۳۶۲
7. ↑ مطبوعات کمونیستی ایران در سالهای 1296 - 1311، سولماز توحیدی، 1985، ص. 59
8. ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ (پیشین)
9. ↑ (یادمان نیما یوشیج، به کوشش سیروس طاهباز، صفحه ۴۰)
10. ↑ (نامه‌های نیما، صفحه ۲۰۵)
11. ↑ (گزیده اشعار نیما یوشیج، صفحه ۱۸)
12. ↑ (بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج، نوشته مهدی اخوان ثالث، صفحه ۱۹)
13. ↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، صفحه ۱۸)
14. ↑ (اسنادی درباره نیمایوشیج، به کوشش علی میرانصاری، چاپ اول، انتشارات سازمان اسناد ملی، صفحه ۷۳)
15. ↑ (اسنادی درباره نیمایوشیج، صفحه ۷۳)
16. ↑ (از صبا تا نیما، جلد 2 صفحه ۴۶۷)
17. ↑ (نظریه ادبی نیما، دکتر منصور ثروت، صفحه 11)
18. ↑ (نظریه ادبی نیما، صفحه 12)
19. ↑ (از صبا تا نیما، جلد 2، صفحه ۴۶۸ تا ۴۶9)
20. ↑ (چشم‌انداز شعر نو فارسی، نوشته حمید زرین‌کوب، صفحه ۴9)
21. ↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، به کوشش یداله جلالی پنداری، صفحه ۱۳)
22. ↑ (از صبا تا نیما، یحیی آریان‌پور، جلد 2 صفحه ۴۶۷)
23. ↑ (اسنادی درباره نیمایوشیج، صفحه ۷۵)
24. ↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، صفحه ۲۴

 



:: موضوعات مرتبط: زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: نیما , نیما یوشیج , مازندران , شمال , روزنامه , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1073
نویسنده : آوا فتوحی

 

فروغ فرخزاد (۸ دی، ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵) از شاعر ان معاصر ایران است. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه‌های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل درگذشت.
 
فروغ با مجموعه‌های «اسیر»، «دیوار» و «عصیان» در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه «تولدی دیگر» تحسین گسترده‌ای را برانگیخت، سپس مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید.
 
بعد از نیما یوشیج فروغ، در کنار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری از پیشگامان شعر معاصر فارسی است. نمونه‌های برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثار فروغ و شاملو پدیدار گردید.
 زندگینامه [فروغ در ظهر ۸ دی‌ماه در خیابان معزالسلطنه کوچه خادم آزاد در محله امیریه تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانی‌تبار به دنیا آمد.
 
پوران فرخزاد خواهر بزرگتر فروغ چندی پیش اعلام کرد فروغ روز هشتم دی ماه متولد شده و از اهل تحقیق خواست تا این اشتباه را تصحیح کنند.
 
فروغ فرزند چهارم توران وزیری تبار و سرهنگ محمد فرخزاد است. از دیگر اعضای خانواده او می‌توان برادرش، فریدون فرخزاد و خواهر بزرگترش، پوران فرخزاد را نام برد.
 
فروغ با مجموعه‌های اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد.
 
ازدواج با پرویز شاپور  
فروغ در سالهای ۱۳۳۰ در ۱۶ سالگی با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی که پسرخاله مادر وی بود، ازدواج کرد. این ازدواج در سال ۱۳۳۴ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج، يك پسر به نام کامیار بود. 
فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با وی نامه‌نگاری‌های عاشقانه‌ای داشت. این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو و همچنین نامه‌های وی به شاپور پس از جدایی از وی بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی در کتابی به نام "اولین تپش‌های عاشقانهٔ قلبم" منتشر گردید.
 سفر به اروپا
پس از جدایی از شاپور، فروغ فرخ‌زاد، برای گریز از هیاهوی روزمرگی، زندگی بسته و یکنواخت روابط شخصی و محفلی، به سفر رفت. او در این سیر و سفر، کوشید تا با فرهنگ اروپا آشنا شود. با آنکه زندگی روزانه‌اش به سختی می‌گذشت، به تئاتر و اپرا و موزه می‌رفت. وی در این دوره زبان ایتالیایی، فرانسه و آلمانی را آموخت. سفرهای فروغ به اروپا، آشنایی‌اش با فرهنگ هنری و ادبی اروپایی، ذهن او را باز کرد و زمینه‌ای برای دگرگونی فکری را در او فراهم کرد.
 
آشنایی با ابراهیم گلستان و کارهای سینمایی فروغ
 
آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تغییر فضای اجتماعی و درنتیجه تحول فکری و ادبی در فروغ شد. 
در سال ۱۳۳۷ سینما توجه فروغ را جلب می‌کند. و در این مسیر با ابراهیم گلستان آشنا می‌شود و این آشنایی مسیر زندگی فروغ را تغییر می‌دهد. و چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم خانه سیاه است را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز می‌سازند. و در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده بازی چشمگیری از خود نشان می‌دهد. در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم «خانه سیاه است» برنده جایزه نخست جشنواره اوبر هاوزن شده و باز در همان سال مجموعه تولدی دیگر را با تیراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مروارید منتشر کرد. در سال ۱۳۴۳ به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر می‌کند. سال بعد در دومین جشنواره سینمای مولف در پزارو شرکت می‌کند که تهیه کنندگان سوئدی ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد می‌دهند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش می‌شوند. پس از این دوره، وی مجموعه تولدی دیگر را منتشر کرد. اشعار وی در این کتاب تحسین گسترده‌ای را برانگیخت؛ پس از آن مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر نمود.
 
پایان زندگی  
آخرین مجموعه شعری که فروغ فرخزاد، خود، آن را به چاپ رساند مجموعه تولدی دیگر است. این مجموعه شامل ۳۱ قطعه شعر است که بین سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ سروده شده‌اند. به قولی دیگر آخرین اثر او «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» است که پس از مرگ او منتشر شد.
فروغ فرخزاد در روز ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ هنگام رانندگی با اتوموبیل جیپ شخصی‌اش، بر اثر تصادف در جاده دروس-قلهک در تهران جان باخت. جسد او، روز چهارشنبه ۲۶ بهمن با حضور نویسندگان و همکارانش در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. آرزوی فروغ ار زبان خودش: «آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است» «من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان می‌برند، کاملا واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم.»

آثار



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: فروغ , فرخزاد , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1037
نویسنده : آوا فتوحی
  •  
  • .... گلبانک ز شوق گل شاداب توان داشت /من نوحه سرای گل افسرده خویشم
    شادم که دگر دل نگراید سوی شادی/ تا داد غمش ره، بر سرا پرده خویشم
    پی کرد فلک مرکب آمالم و در دل /خون موج زد از بخت بد آورده خویشم
    گویند که: «امید و چه نومید!» ندانند/ من مرثیه خوان وطن مرده خویشم

    م _ امیدرندگینامه

مهدی اخوان ثالث متخلص به امید در سال 1307 شمسی در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبستانها و دبیرستانهای مشهد به پایان برد، و از هنرستان صنعتی همین شهر فارغ التحصیل شده پس از فراغ از تحصیل و دو سال اقامت در زادگاه خود، در سال 1327 شمسی وارد تهران شد و به خدمت وزارت فرهنگ درآمد .
او ذوق و مایه شعری را از مادرش به ارث برد و گاهگاه اشعاری به شیوه شاعران متقدم و بخصوص شاعران خراسانی می سرود. امید پس از زمان کوتاهی در سرودن قصیده به سبک متین خراسانی و مثنوی و غزل شهرتی پیدا کرد و از سال 1326 تا سال 1330 شمسی که نخستین مجموعه شعرش «ارغنون» منتشر شد قدرت و چیره دستی وی در انواع شعر کلاسیک آشکار گردید. «ارغنون» که نمونه اشعار عاشقانه و مسائل اجتماعی بود در حقیقت: کارنامه سالهای اولیه اقامت وی در حوزه ادبی تهران بشمار می رود.


با انتشار مجموعه دوم اشعارش: «زمستان» در سال 1334 قدرت شاعری امید بیش از پیش بر همگان روشن شد. در این مجموعه گرایش او به شیوه «پیشنهادی نیما» ونوآوری آشکارتر می شود. در این مجموعه شعر با شاعری روبرو می شویم که در عین آشنایی عمیق با شعر گذشته ایران مخصوصاً اشعار خراسانی با هوشیاری و بیداری خاصی به شیوه نوسرائی و «نیمائی» گرایش پیدا کرده و در عین حال پیوند خود را با شعر قدیم از غزل و مثنوی همچنان استوار نگهداشته است. در مجموعه «آخر شاهنامه» که در سال 1337 شمسی منتشر شده است و مجموعه «ازین اوستا» که در سال 1344 شمسی نشر یافته می توان نمونه های کامل شعر امید را در آنها یافت.

اخوان همچنین علاقه و اشتیاق زیادی به موسیقی داشت و در زندگی هنریش شعر و موسیقی با هم پیوندی ناگسستنی داشتند؛ به طوری که شعرهایش چنان با عروض شعر فارسی آمیخته و موسیقی کلامش آنچنان تاثیرگذار است که نمی توان آنها را از شعرش جدا کرد و این نشان می دهد که اخوان با موسیقی سنتی آشنایی بسیار داشته است.
اخوان از همان دوره ابتدایی و دبیرستان نسبت به هنر و ادبیات بسیارعلاقمند بوده بطوریکه همیشه عمق مطالب را جستجو و سعی می کرده تا هنر و ادب این مرز و بوم را به طور عمیق بشناسد.
شعرهایی که باعث بزرگی و نام آوری اخوان شد بی شک قصاید و غزلیات زمان جوانی اش نبود، بلکه پس از آشنا شدن با نیما یوشیج و شناختن او، مسیر شاعری اخوان عوض شد و به نوسرایی روی آورد و در این طرز جدید بود که توانست شعر نیمایی را به گونه ای به کار برد که خود صاحب سبکی تازه و مستقل شود. او با بهره گیری از شعر شاعران کهن، اشعار خود را با زبانی ساده در قالب شعر نو ریخت و موضوعات انسانی و جهانی را در آنها بیان کرد.

بعد از سال 1357 کتابهای درخت پیر و جنگل/ آورده اند که فردوسی/ بدعتها و بدایع نیما یوشیج/ دوزخ اما سرد/ در حیاط کوچک پاییز در زندان/ زندگی می گوید اما باید زیست / ترا کهن مرز و بوم دوست دارم، انتشار یافتند.

در سال 1358 مدتی در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی (فرانکلین سابق) به کار مشغول شد، اما این کار مدت زیادی طول نکشید. بعد از این تقریباً خانه نشین بود و زندگی اش به سختی می گذشت. در این زمان اخوان بیشتر در انزوا زندگی می کرد و حتی کارهای هنری اش نیز کم شده تا جایی که هیچ شعر فوق العاده ای هم نسرود. تنها در سال پایانی عمرش از طرف خانه فرهنگ معاصر آلمان به این کشور دعوت شد. او در این سفر به فرانسه، انگلیس، آلمان، دانمارک، سوئد و نروژ رفت و در همه جا توسط ایرانیان مقیم این کشورها مورد استقبال بی نظیر قرار گرفت. در این سفر همسرش و نیز دکترمحمد رضاشفیعی کدکنی و گروهی دیگر از دوستانش با او بودند. او با دوستان قدیمش ابراهیم گلستان، رضا مرزبان، اسماعیل خویی و دیگر دوستان نیز دیدار کرد و روزها و ساعتهای خوشی را با آنها گذراند.

اخوان در 29 تیر ماه 1369 به ایران بازگشت اما بلافاصله در بستر بیماری افتاد و در بیمارستان مهر بستری شد و سرانجام ساعت 10:30 شب یکشنبه، 4 شهریور سال 1369 شمسی در گذشت. جسد او به توس انتقال پیدا کرد و در باغ شهر توس در کنار مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی به خاک سپرده شد.

ویژگی سخن
اخوان بعد از نیما که در حقیقت رسالت نهضت شعر فارسی معاصر را در نو سرائی بر عهده داشت از جمله شاعرانیست که توانست هنر «نیما» را بی واسطه عمیقاً درک کند و در عین حال اصالت و ابتکار خود را حفظ نماید.

زبان شعر امید بسیار غنی بلیغ وموثراست، احاطه وسیع او به میراث ادب فارسی، این مجال را برایش فراهم کرده است که اندیشه هایش را هر چه زیباتردر شعرش بگنجاند.

در زبان شعر امید، زبان شعر قدیم خراسان، مخصوصاً زبان استاد طوس فردوسی تجلی می کند و در کنار کلمات سنگین و گاه مهجور گذشته، ترکیبات و تعبیرات کاملاً تازه که خاص خود اوست زبان شعرش را برای بیان هر نوع اندیشه هموار می کند. در شعرهای نقلی و قصیده هایش به مناسبت و در موقع لزوم، از زبان محاوره استفاده می کند و در همه حال زبان شعرش بسیار صمیمی و در عین حال سخت فاخر و بلند است. زبان شعر اخوان «سمبلیک» است، اما روشنی اندیشه و دقت در انتخاب «سمبل ها» شعرش را توضیح می دهد!

فرم شعر امید همان اوزان عروضی «نیمایی» است که گسترش معقول و لازم شعر کلاسیک است. با این تفاوت که امید پیشنهاد «نیما» را درباره وزن شعر، کاملاً تکامل و تحقق بخشیده است و قواعد و دقایق فنی آنرا تنظیم و تکمیل کرده و خود در اشعارش آن اصول و قواعد را بکار می بندد.

بر خلاف «نیما» که گاهی در وزن کوتاهی میکند، امید در سلسه مقالاتی تحت عنوان «نوعی وزن در شعر معاصر فارسی» به تفضیل و تشریح این مبحث بسیار مهم پرداخته و مشکل شناسایی وزن شعر نو را حل کرده است.

محتوای شعر امید، صرف نظر از تأملات گاه و بیگاه عاشقانه و نوعی عرفان، بیشتر درباره مسائل اجتماعی وزندگی است. به عبارت دیگر شعر وی روایت رویدادها و برداشت حادثه هائی است که شاعر آنها را به چشم دیده و خود نیز در آن ماجراها سری پر شور و آزاده داشته است. شعر او بیشتر اوقات مشتمل بر اندیشه های اجتماعی است، اگر چه ممکن است همه داوریهایش مورد تایید دیگران نباشد ولی این نکته را به یقین می توان از شعرش دریافت که شاعر در برابر حوادث و جریانات سیاسی کشورش بی تفاوت نیست، بلکه حساسیت خاصی در پاره ای موارد دارد که در حد خود مغتنم است.

اخوان علاوه بر چهار مجموعه شعر، بطور کلی در شعر فارسی صاحبنظر است. مقالات مختلف تحقیقی و عمیق او در معرفی جنبه های تازه ای از شعر قدیم عموماً و شناسایی رسالت و هنر «نیما» خصوصاً دارای ارزش فوق العاده و منحصر به خود اوست. در زمینه شناخت و شناسایی هنر «نیما» و شعر امروز کتاب منتشر نشده او به نام «بدعتها و بدایع نیما یوشیج» در درجه اول اهمیت است. چند فصل از این کتاب به تدریج در مجلات ادبی کشور منتشر شده است. علاوه بر این فصول، مقالاتی در تحقیق و نقد شعر دارد که هر یک در حد خود بسیار آموزنده و ابتکار آمیز است.
موفقیت اخوان در بیان دقیقترین احساسهای درونی و آرمانهای اجتماعی که از روح آزادمنش وی مایه می گیرد و آوردن استعارت و تمثیلات اصیل ایرانی در شعر، به بهترین صورت و استوارترین لفظ، موجب شده است که در ردیف بهترین شعرای معاصر و از پیروان شعر زمان خویش شمرده شود.

نمونه اثر

" زمستان "
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
به کراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست ، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: اخوان ثالث , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1198
نویسنده : آوا فتوحی

 

  • نگاهی کوتاه به
    زندگينامۀ علمي و فرهنگي  دکتر طاهره صفّارزاده‌
  • دکتر طاهره صفّارزاده، شاعر، نويسنده‌، نظریه پرداز، محقق، مترجم و استاد دانشگاه، در روز 27 آبان 1315 در خانواده‌اي متوسط با پيشينه‌اي از مردان و زنانی تلاشگر، عارف، مردمگرا و ستم ستیز در سيرجان به دنیا آمد. پدر و مادرش را در 5سالگی از دست داد و تحت تکفل مادر بزرگ خود قرار گرفت که چشم پزشک و شاعر بود و در کرمان می زیست. خواهر بزرگترش نيز به اشاره مادربزرگ براي سرپرستي طاهره و رسيدگي به او ترك تحصيل كرد. او همواره طاهره را فرزند اول خود مي‌دانست. طاهره در 6سالگي تجويد، قرائت و حفظ قرآن را در مكتب محل آموخت‌. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در كرمان گذراند. نخستین شعرش را (به نام «بینوا و زمستان») در 13سالگي سرود كه نقش روزنامۀ ديواري مدرسه شد. اولين جايزه همان شعر را كه يك جلد ديوان جامي بود، به پيشنهاد استاد باستاني پاريزي از دبيران آن زمان دبيرستان بهمنيار، از رئيس آموزش و پرورش استان دريافت كرد. نزد مردم ايران شهرت طاهره صفّارزاده با شعر «كودك قرن»پديد آمد که در نخستین کتاب شعر او به چاپ رسیده و توصیفی از وضعیت فرزند یک مادر اشرافی و ترسیمی از انحطاط فرهنگ غربگرایانه بود.
    سال ششم دبیرستان را با رتبه نخست به پایان رساند و در امتحان ورودي دانشگاه در رشته‌هاي حقوق‌، زبان و ادبيات فارسي، و زبان و ادبيات انگليسي قبول شد. چون ترديد در انتخاب داشت خانواده او به استخاره رجوع كردند و در نتيجه در رشتۀ زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه شیراز ليسانس گرفت‌. در این دوران بود که متوجه کاربردی نبودن واحدهای این رشته برای حال و آیندۀ دانشجویان ایرانی شد.
    در پی جدایی از سه سال زندگی با همسری معتاد و غیر قابل تحمل، به همراه فرزندش به تهران مهاجرت کرد. مدتي برای گذران زندگی به کار در یک شرکت بیمه، تدریس زبان انگلیسی و نوشتن داستان برای مطبوعات پرداخت. همزمان با مسئولیت صفحۀ شعر یکی از مجلات، به عنوان مترجم متون فني در شركت نفت استخدام شد اما به دنبال يك سخنراني در اردوي تابستاني فرزندان كارگران شركت نفت علیه تبعیض موجود و عوامل ستمی که مایۀ فقر و محرومیت کارگران و فرزندان آنها بود، مجبور شد كار خود را ترك کند.

    شاعری جهانی
    طاهره صفّارزاده مدتی پس از درگذشت فرزندش براي ادامه تحصيل به انگلستان و سپس به آمريكا رفت‌. در دانشگاه آيووا، هم در گروه نويسندگان بين‌المللي پذيرفته شد و هم به كسب درجه MFA نایل آمد. MFA (مخفف Master of Fine Arts به معنی: استاد هنرهای زیبا) درجه ای مستقل از PhD است كه به نويسندگان و هنرمنداني دارای لیسانس در یک رشتۀ هنری یا ادبی که داوطلب تدريس در دانشگاه باشند اعطا مي‌شود. آنها بايد قبل از ورود به اين دورة تحصيلي از عهدة امتحاني جامع كه حتی برای دانشجويان آمریکایی دشوار است ــ برایند. در این دوره، شاعران و نويسندگان به جاي یادگیری محفوظات، به آموختن نقد ادبی به ‌صورت نظري و عملي و اجرای پروژه‌هاي ادبي و هنری متنوع شامل مطالعات وسيع دربارۀ آثار نويسندگان، شاعران و هنرمندان مي‌پردازند. همچنین باید یک رشتۀ دیگر را به عنوان هنر دوم برگزینند. دورۀ آن يك سال بيش از فوق ليسانس است و استخدام دارندۀ اين مدرك برای تدریس نظری و عملی در دانشگاههاي آمريكا با پايۀ دكتري صورت مي‌گيرد. طاهره صفّارزاده، ضمن گذراندن دروس دیگر، براي درسهای اصلي «شعر امروز جهان‌«، موضوعهای «نقد ادبي‌«، «نقد عملی ترجمه» و«سینمای مستند» را انتخاب کرد. سینما را نیز به عنوان هنر دوم برگزید و دو فیلم کوتاه ساخت.
    در این دوران طاهره صفّارزاده در پی دست یافتن به زبان خاص شعری، و در نتیجۀ مطالعاتی مستمر، به تعاریف و نظریات جدیدی در زمینۀ هنر و به ویژه شعر توفيق یافت. نخستین نمونۀ این قبیل شعرهایش او را به شهرت، اعتبار و احترامی قابل توجه در میان شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف جهان رساند و ارتباطهای ادبی متقابلی را میان او و شاعران و هنرمندان دیگر کشورها پدید آورد. کتاب The Red Umbrella (چتر سرخ) نام مجموعه ای کوچک از شعرهای انگلیسی طاهره صفّارزاده است که در سال 1968 میلادی از سوی دانشگاه آيووا به چاپ رسیده است. بسیاری از شعرهای این کتاب به زبانهای گوناگون شرقی و غربی ترجمه شده اند. هم اینک شعرهای انگلیسی طاهره صفّارزاده در برخی از کشورها به عنوان واحدهای درسی تدریس می شوند. اصل شعرهای انگلیسی یا ترجمۀ فارسی شعرهای او به زبانهای گوناگون، مایة انگیزش برخی از موسیقیدانان برای خلق آثاری بر اساس آنها بوده است. از جمله یوآخیم ف. و. اشنایدر (Joachim F. W. Schneider) موسیقیدان آلمانی بر روی ترجمة آلمانی خانم آنماری شیمل ــ خاور شناس و پژوهشگر معروف فرهنگ اسلامی ــ از چند شعر طاهره صفّارزاده موسیقی نهاده و دیوید فدرولف (David Federolph) موسیقیدان آمریکایی بر چند شعر کتاب The Red Umbrella موسیقی نهاده است.

    علمی سازی ترجمه
    در بازگشت به ايران اگرچه به دلیل روشنگریهای سياسي در ایران و خارج، مشكلاتي براي استخدام دکتر طاهره صفّارزاده وجود داشت اما چون در كارنامه‌اش از 48 واحد درسي 8 واحد ترجمه ثبت شده بود و كمبود و نبود استاد ترجمه براي رشته‌هاي زبان خارجي باعث گله‌مندي گروههاي زبان بود، در سال 1349 مقامات آن زمان با استخدام او در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) موافقت کردند.
    دکتر طاهره صفّارزاده پايه‌گذار آموزش ترجمه به عنوان یک علم و برگزارکننده نخستین کارگاه «نقد عملي ترجمه» در دانشگاههاي ايران محسوب مي‌شود. اگرچه سابقه برگردان آثار ادبي و مذهبي به 200 سال قبل از ميلاد مسيح مي‌رسد اما تا اوايل سالهاي 1960 میلادی، ترجمه‌، حرفه‌اي ذوقي و غير آكادميك به شمار مي‌رفت و تدريس آن به برنامه‌هاي آموزشي دانشگاههاي مغرب زمين راه نيافته بود. دانشگاه آيووا بنا به درخواست شاعران و نويسندگان «كارگاه نويسندگي‌»، اولين مركزي بود كه به گنجاندن اين درس در برنامه آموزشي رشته‌هاي زبان و ادبيات اقدام ورزيد. صفّارزاده حدود 3 سال بعد در كنار نويسندگان دانشجو به بهره‌منديهايي از اين آموزش جديد دست يافت‌. در كلاس به سبب تنوع زبانهاي خارجي در بين شركت كنندگان‌، بررسي متون ترجمه شده‌، در تنها سطح صحّت وبلاغت زبان انگليسي‌، فارغ از مقايسه با متن اصلي از سوي استاد انگليسي زبان انجام مي‌شد كه در عين حال امري اجتناب‌ناپذير بود. اما صفّارزاده با هدف علمی سازی وسامانبخشی ترجمه در ایران، با موافقت استادش به جای شرکت در کلاس به منظور تدوین یک روش جامع و کاربردی، با مراجعه به کتابخانه ها و کتابفروشیها به مطالعه، یادداشت برداری و گردآوری نوشته ها، سخنرانیها و عقاید صاحبنظران درباره روش ترجمه پرداخت و متد مورد نظر را یافت. بر این اساس از ابتدای تدريس خود در ايران روشي مبني بر شناخت و تطابق مفهومي‌، دستوري و ساختاري دو زبان مبدأ و مقصد ابداع كرد و اين شيوه پيشنهادي در درسي كه سابقۀ تدريس قانونمند نداشت نزد بسياري از همكاران وی الگو قرار گرفت‌. پس از پیروزی انقلاب اسلامي تعيين كتاب «اصول و مباني ترجمه‌« اثر وی به عنوان كتاب درسي، در شناخت نظريه‌ها و نقد عملي ترجمه به ويژه براي دانشجويان رشتۀ ترجمه‌ مفيد افتاد. این کتاب در کارگاههای ترجمه مورد استفاده قرار گرفت و نقشی مؤثر در صحنۀ ترجمۀ ایران ایفا کرد. چند سال بعد بود که کتابی در این علم در انگلستان منتشر شد.

    شعر طنين، طنين شعر
    طاهره صفّارزاده در زمينه شعر و شاعري هم به دليل مطالعات و تحقيقات ادبي در زمینة شعر امروز، به معرفي زبان و سبك جديدي از شعر توفيق يافت که عنوان «شعر طنين» بر آن نهاد؛ زمزمه ای روشنفکرانه كه بی دغدغۀ وزن، با استعاره ای روشن، حرکتی در ذهن خواننده بیاغازد. از آنجا که نمونه های این قبیل شعرهای طاهره صفّارزاده با توجه به مضامین و درونمایه های خود از گونۀ شعر مقاومت دینی و طنز سياسي‌ به شمار می آمد و حكومت‌پسند نبود، شعر طنين‌ در آغاز بسيار بحث‌انگيز شد. سرانجام در سال 1355 به اتهام نوشتن شعر مقاومت ديني و امضا نکردن برگۀ عضویت اجباری در حزب رستاخیز از دانشگاه اخراج شد.
    درونِ ‌‌مذهبي صفّارزاده در ايام خانه نشینی و مشاهده پاره‌اي خيانتهاي سياسي و اجتماعي، بيش از پيش متوجه حمايت خداوند گرديد و تحوّلي شديد در وی ايجاد شد آن گونه كه در زمان خانه‌نشيني، تمام وقت خود را وقف خواندن تفاسير و مطالعات قرآني كرد. كتاب «سَفَر پنجم» او كه دربرگيرنده اشعار مقاومت با مضامين ديني است در سال 1356 تنها در دو ماه به سه چاپ با شمارگان سي هزار رسيد.

    زیربنای حوزۀ هنری و مسئولیتهای تازه
    طاهره صفّارزاده با آگاهی از خلأ فرهنگی نهضت اسلامي‌، در آغاز نهضت به كمك نويسندگان سرشناس و متعهد مسلمان اقدام به تأسيس مركزي به نام «كانون فرهنگي نهضت اسلامي» كرد. در مدت مسئوليت او قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حدود 300 هنرجو در رشته‌هاي سينما، عكاسي‌، تئاتر، نقاشي‌، گرافيك‌، شعر و داستان‌، به همت استادانی که توقع حق التدریس نداشتند، در آن مركز پرورش يافتند كه اندکی بعد از چهره ها و مسئولان فرهنگي و هنري انقلاب اسلامی شدند. كانون فرهنگي نهضت اسلامي‌ پس از آن که صفّارزاده آن را به جوانها واگذار کرد، به «حوزۀ اندیشه و هنر اسلامی» و بعدها به «حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی» تغییر نام داد.
    وی در سال 1358 با دکتر عبدالوهاب نورانی وصال، ادیب، شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه ازدواج کرد و این زندگی مشترک تا زمان درگذشت آن استاد (دیماه 1373) ادامه داشت.
    دکتر طاهره صفّارزاده پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوي همكاران خود در دانشگاه شهيد بهشتي به عنوان رئيس دانشگاه و نيز رئيس دانشكدۀ ادبيات انتخاب شد. همزمان با سرپرستي دانشكده ادبيات «طرح بازآموزي دبيران‌« را به اجرا درآورد که از طرحهای ضروری برای برطرف ساختن نقاط ضعف آموزشهای پیش از دانشگاه است.

    طرح زبان تخصصي دانشگاهها
    در سال 59 برخی گروهها با تدریس زبانهای خارجی در ایران مخالفت کردند. اما پیرو مقالات انتقادي دکتر طاهره صفّارزاده درباره ضرورت آموزش زبانهاي خارجي در رشته‌هاي علمي، از سوي ستاد انقلاب فرهنگي براي مسئوليت برنامه‌ريزي زبانهاي خارجي از وی دعوت به عمل آمد. در اين مسئوليت با همكاري استادان باتجربه تغييرات مفيدي در برنامه‌ها پديد آورد و پيرو طرحي كه از سوی او تقديم ستاد انقلاب فرهنگي گردید و به تصويب رسيد براي نخستین بار براي كليه رشته‌هاي علمي دانشگاهها كتابهای زبان تخصصی به زبانهاي انگليسي‌، فرانسه‌، آلماني و روسي در سطوح مختلف تأليف شد. اين فعالیت ارزشمند، در آموزش علوم و فنون، پژوهشهاي علمي و ارتباط متقابل با جهان خارج در جهت استقلال علمی و فرهنگی در سالهاي بعد از انقلاب بسيار مؤثر بوده است‌. وي حدود 17 سال بدون چشمداشت مادی سرپرست اجرايي طرح بود. 36 عنوان از 80 عنوان کتابی که به همت دکتر صفّارزاده به نظام آموزشی دانشگاههای کشور راه یافتند، برخوردار از ويراستاري خود اوست‌. پس از آن به دلیل عدم موافقت سازمان «سمت» با روزآمدسازی متون زبان تخصصی از این طرح کناره گرفت و خانه-نشین شد.

    نظریه پردازی و حرکت آفرینی
    دکتر طاهره صفّارزاده نظریه ها و فكرهاي ارزنده‌اي در زمينه نقد ادبي‌، نقد ترجمه و ترجمه تخصّصي‌ به جامعه ادبي و علمي عرضه كرده است‌. «نظریۀ ترجمه تخصصي»‌ كه تأثير آن موفقیت در آموختن رشته‌هاي مختلف علمي از طریق تمركز ذهن بر واژگان تخصصي است‌، به تأييد متخصصان مغز و اعصاب رسيده است‌. تمرينهاي «معادليابي واژگان تخصصي» به منظور تأمين این هدف آموزشي‌، بر اساس همین نظریه، از سوي مؤلفان كليۀ كتابهاي زبان تخصصي در این کتابها گنجانده شده است‌. نیز در زمان همكاري او با فرهنگستان زبان و ادب فارسي طرح وی برای تهيۀ «فرهنگهاي تخصصي» كه با ضوابط علمي و پيشنهادهای جديد تدوين شده بود، به تصويب رسيد و مورد بهره‌برداري اهل علم قرار گرفت‌. او همچنین پیشنهاددهندۀ تأسیس «مرکز ترجمۀ قرآن به زبانهای خارجی» و نیز «انجمن قلم» بوده است.
    در «فستيوال شعر آسیایی داكا» که در سال 1365 (1987 میلادی) برپا شد، مسئولان برگزاری جشنواره، دکتر طاهره صفّارزاده را به عنوان يكي از پنج عضو بنيانگذار كميتۀ ترجمۀ آسيا برگزيدند. رئيس فستيوال درباره اين انتخاب گفت‌: "ما معتقديم كه يك نفر، آن هم در اين سر دنيا از علم ترجمه حرف زده و اصولي عرضه كرده و آن يك نفر خانم دکتر صفّارزاده است‌."

    در خدمت متون مقدس
    ضمن برنامه‌ريزي زبانهاي خارجي‌، به پيشنهاد دکتر صفّارزاده درسي با عنوان «بررسي ترجمه‌هاي متون اسلامي» در برنامه گنجانده شد و تدريس اين واحد درسي موجب توجه اين استاد ترجمه به اشكالهای معادلیابي ترجمه‌هاي فارسي و انگليسي قرآن مجيد گرديد. وي در كتاب «ترجمه‌ي مفاهيم بنيادي قرآن مجيد» به كشف يكي از كاستيهاي مهم ترجمه‌هاي فارسي و انگليسي - يعني عدم ايجاد ارتباط نامهاي خداوند (اسماءُ الحسني‌) با آيات قرآن از سوی مترجمان - دست يافته است كه اين تشخيص مي‌تواند سرآغاز تحولي در ترجمۀ كلام الهي به زبانهاي مختلف باشد. اين برخورد علمي او را برانگيخت كه به خدمت ترجمه قرآن به دو زبان انگليسي و فارسي همت گمارد. «قرآن حكيم» حاصل 27 سال مطالعۀ قرآن مجيد، آموختن زبان عربي و تحقيق و يادداشت‌برداري از تفاسير و منابع قرآني است كه از مراجعه به كلام الهي براي كاربرد در شعر آغار شد و به ترجمه ای مفهومی، سلیس، روان و قابل فهم همگان از قرآن به دو زبان انجامید. شرح اين توفيق در مقدمه كتاب «ترجمه‌ي مفاهيم بنيادي قرآن مجيد» و نيز دو مقدمه فارسي و انگليسي «قرآن حكيم‌« آمده است‌.
    این ترجمه و تجربة حاصل از آن، دکتر صفّارزاده را موفق به ترجمة برخی از مشهورترین متون یا دعاهای مورد توجه شیعیان کرد که آنها نیز همین ویژگیهای ترجمة مفهومی را دارند. استقبال فارسی زبانان و انگلیسی زبانان از این ترجمه ها نشان می دهد که تا چه اندازه جای این گونه برگردانها از متون مقدس خالی است.

    نمونه و افتخارآفرین
    دكتر صفّارزاده در سال 1371 از سوي وزارت علوم و آموزش عالي به عنوان «استاد نمونه» معرفی شد. در سال 1380 نیز پس از انتشار ترجمۀ «قرآن حكيم‌« به افتخار عنوان «خادم‌القرآن‌« نایل آمد.
    وی در ماه مارس سال 2006 میلادی همزمان با برپایي جشن روز جهاني زن‌، از سوي «سازمان نويسندگان آفريقا و آسيا» (Afro-Asian Writers' Organization) به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزيده شد. در بخشی از نامۀ این سازمان آمده است: «از آنجا که دکتر طاهره صفّارزاده ــ شاعر و نویسندۀ برجستۀ ایرانی ــ مبارزی بزرگ و نمونۀ والای یک زن دانشمند و افتخارآفرین مسلمان است، این سازمان ایشان را به پاس سابقۀ طولانی مبارزه و کوششهای علمی گسترده به عنوان شخصیت برگزیدۀ سال جاری انتخاب کرده است.»
    در نخستین جشنوارۀ بین المللی شعر فجر که بهمن 1385 برگزار شد، هیئت داوران با بیشترین آرا طاهره صفّارزاده را به عنوان برگزیدۀ بخش شعر نو (سپید و نیمایی) معرفی کردند.

    در عرصۀ تألیف و ترجمه
    از دکتر طاهره صفّارزاده علاوه بر مقالات و مصاحبه‌هاي علمي و اجتماعي، تاكنون یک مجموعۀ داستان، 12 مجموعۀ شعر، 5 گزیدۀ اشعار و 13 اثر ترجمه یا درباره نقد ترجمه در زمينه‌هاي ادبيات‌، علوم، قرآن، علوم قرآنی، حدیث و علوم حدیث انتشار يافته وگزیده سروده‌های او به زبانهای گوناگون جهان ترجمه شده‌اند.
    آثار دکتر طاهره صفّارزاده
    قصه
    1. پیوندهای تلخ، 1341 (چاپ اول)

    شعر
    1. رهگذر مهتاب، از 1341 (چاپ دوم)
    2. The Red Umbrella (چتر سرخ) (سروده‌هایی به زبان انگلیسی)، آیووا 1967م. = 1347ش.
    3. دفتر دوم، از 1349(چاپ چهارم)
    4. طنين در دلتا، از 1349(چاپ چهارم)
    5. سدّ و بازوان، ‌از 1350 (چاپ سوم)
    6. سَفَر پنجم،‌ از 1356 (چاپ ششم)
    7. بيعت با بيداري، از 1358 ‌(چاپ سوم)
    8. مردان منحني، از 1366 (چاپ دوم)
    9. دیدار صبح، از 1366 (چاپ دوم)
    10. روشنگران راه،‌ 1384 (چاپ اول)
    11. در پيشواز صلح‌، از 1385 (چاپ دوم) (چاپ اول آن به عنوان نخستین کتاب از مجموعۀ «گزیده ادبیات معاصر» با عنوان: «گزیده ادبیات معاصر- 1: طاهره صفارزاده»، از 1378 به وسیلۀ نشر نیستان منتشر شد و به چاپهای متعدد رسید.)
    12. از جلوه های جهانی، 1386 (چاپ اول)

    گزیدۀ شعر
    1. حرکت و دیروز، از 1357 (چاپ دوم)
    2. Selected Poems (گزيده اشعار: فارسي و ‌انگليسي‌)، 1987م. = 1378ش. (چاپ اول)؛ و چاپ دوم آن با عنوان:The Whiteness of the Black’s Voice (سپیدی صدای سیاه)، 2006 م. = 1385 ش.
    3. انديشه در هدايت شعر، 1384 (چاپ اول)
    4. هفت‌سفر، 1384 (چاپ اول)
    5. طنین بیداری، 1387(چاپ اول)

    اصول ترجمه، نقد ترجمه، ترجمه
    1. اصول و مباني ترجمه: تجزیه و تحلیلی از فن ترجمه ضمن نقد عملی آثار مترجمان، از 1358 (چاپ هشتم)‌
    2. ترجمه‌هاي نامفهوم،‌ از 1384 (چاپ دوم)
    3. ترجمه ی مفاهيم بنيادي قرآن مجيد (فارسی و انگلیسی)، از 1379 (چاپ دوم)
    4. ترجمه قرآن حکیم (سه زبانه: متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی)، از 1380 (چاپ هفتم)
    5. ترجمه قرآن حکیم (دو زبانه: متن عربی با ترجمه فارسی)، از 1382 (چاپ دوم)
    6. ترجمه قرآن حکیم (دو زبانه: متن عربی با ترجمه انگلیسی)، 1385 (چاپ اول)
    7. لوح فشرده قرآن حکیم (سه زبانه: متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی)، از 1383 (نشر دوم)
    8. معجزه (لوح فشرده صوتی و ترجمه قرآن حکیم، جزء 29 و جزء 30)، از 1384 (نشر دوم)
    9. ترجمۀ دعای عرفه: دعای امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه (متن عربی با ترجمه فارسی)، از 1381 (چاپ دوم)
    10. ترجمۀ دعای ندبه و دعای کمیل (متن عربی با ترجمه فارسی)، از 1383 (چاپ دوم)
    11. مفاهيم قرآني در حديث ‌نبوی: گزیده‌ای از نهج‌الفصاحه با ترجمه فارسی و انگلیسی، از 1384 (چاپ دوم)
    12. ترجمۀ دعای جوشن کبیر، 1385 (چاپ دوم)
    13. گزیدۀ نهج البلاغه (متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی)، 1387(چاپ اول)

    برای آگاهی از زندگی، اندیشه ها و آثار دکتر طاهرة صفارزاده می توانید به کتاب زیر مراجعه فرمایید:
    « بیدارگری در علم و هنر: شناختنامة طاهره صفّارزاده (شاعر، نظریه پرداز، مترجم، دین پژوه و عارف ایرانی)»، به کوشش سیّد علی محمّد رفیعی، نشر هنر بیداری، تهران، 1386.
  •  
  • خلاصه اي از فعاليت ها و خدمات علمي و فرهنگي دکتر طاهره صفارزاده :

    1- شاعر و نظريه پرداز شعر مقاومت ديني، با سابقه طولاني مبارزه با استعمار و استبداد، داري نظريه هيي مهم در زمينه شعر و نقد ادبي، که اشعار يشان در کشور و به ويژه خارج از يران همواره مورد استقبال آزاديخواهان، استقلال طلبان و مبارزان انساندوست بوده و در برخي دانشگاه‌هي جهان تدريس می‌شود و به وسيله افرادي همچون خانم آنماري شيمل به زبان‌هي مختلف ترجمه شده است. شاعران متعهد نسل انقلاب نيز خود را تحت تأثير ين شاعر می‌دانند.
    2- مترجم تحول‌گرا و بنيان‌گذار نقد علمي ترجمه در جهان ، مؤلف نخستين کتاب درباره اصول و مباني ترجمه، داري نظريه‌هيي مهم درباره آموزش زبان، زبان علم و ترجمه تخصصي که به تييد اهل فن در جهان رسيده است.
    3- مبتکر و سرپرست طرح زبان تخصصي دانشگاه‌هي پس از انقلاب فرهنگي که بدون چشمداشت مادي به مدت 16 سال از طريق سرپرستي تأليف 80 کتاب زبان ويژه تخصصي بري کليه رشته‌ها باعث جهشي علمي در دانشگاه‌هي کشور شد و 36 جلد از آن مجموعه از ويراستاري يشان برخوردار شد.
    4- مترجم قرآن حکيم به زبانهي فارسي و انگليسي و برخي از مشهورترين دعاها و متون شيمي بر پيه علم ترجمه به صورت ترجمه مفهومي، به ويژه بسياري از غير يرانيان (همچون هموطنان يراني) پس از مطالعه قرآن حکيم که بري نخستين بار است که پيام قرآن و معني و مفهوم يات آن را در می‌يابند.
    5- مؤسس"کانون فرهنگي نهضت اسلامي" قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به ياري نويسندگان و هنرمندان سر شناس که (سپس به "حوزه انديشه و هنر اسلامي" و "حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي" تغيير نام داد.) سرميه‌هي نظري بري باروري نسل ادبي و هنري انقلاب را در اختيار آنان نهاد.
    6- داري درجه استادي هنرهي زيبا از دانشگاه يووا.
    7- استاد و رئيس دانشگاه شهيد بهشتي و دانشکده ادبيات آن به انتخاب همکاران آن دانشگاه پس از پيروزي انقلاب.
    8- پيشنهاد دهنده طرح باز‌آموزي دبيران و مجري طرح در تعطيل دانشگاه‌ها.
    9- استاد نمونه و خادم قرآن کريم.
    10- يکي از 5 عضو اصلي کميته ترجمه آسيا.
    11- منتخب از سوي "سازمان نويسندگان آفريقا و آسيا" به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه، افتخار آفرين و دانشمند مسلمان در سال 2006
    12- شاعر برگزيده به انتخاب نخستين جشنواره بين المللي فجر.
    13- پيشنهاد دهنده تأسيس "مرکز ترجمه قرآن به زبان‌هي خارجي" و "انجمن قلم".
    14- مؤلف 16 کتاب شعر و اثر ترجمه، نقد ترجمه يا اصول ترجمه.
    15- گزيده نهج‌البلاغه (عربي، فارسي، انگليسي)، 1387
    16- كتاب بيداري طنين
  •  

.... گلبانک ز شوق گل شاداب توان داشت /من نوحه سرای گل افسرده خویشم
شادم که دگر دل نگراید سوی شادی/ تا داد غمش ره، بر سرا پرده خویشم
پی کرد فلک مرکب آمالم و در دل /خون موج زد از بخت بد آورده خویشم
گویند که: «امید و چه نومید!» ندانند/ من مرثیه خوان وطن مرده خویشم



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: طاهره صفارزاده , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1213
نویسنده : آوا فتوحی

 

مهرداد اوستا (محمد رضا رحمانی) شاعر و نویسنده ی معاصر در17 اردیبهشت سال 1308


شمسی در خانواده ای اهل شعر در شهر `بروجرد` به دنیا آمد. پدر مادرش `حاج دوخا محمد` متخلص به `رعنا`
شاعری بسیار خوش ذوق و توانا بود .

سخاوتمندی حاتم گونه ی او باعث شد تا در سن 3 سالگی با بخشیدن لباس تن خود به یکی از کودکان همسن و سالش تحیر همگان را برانگیزد.

در 10 سالگی با سرودن شعر- آنهم موزون و مقفی- مورد تشویق یکی از آموزگارانش قرار گرفت، گوئی خود نیز به استعداد شگرف خویش واقف بود، زیرا در 12 سالگی شهر بروجرد را برای خود کوچک دید و راه تهران را پیش گرفت و تا پایان عمرپر بارش در این شهر اقامت گزید.

پس از سپری کردن دوره دبیرستان، ضمن تدریس در مدارس و دبیرستانها، تحصیلات آکادمیک خویش را تا اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه ادامه داد و به دلیل اندوخته های خارق العاده ذهنی اش در زمینه ادبیات و علوم انسانی در سن 25 سالگی بعنوان جوانترین استاد جذب دانشگاه شد و در سن 30 سالگی به عضویت شورائی درآمد که رساله دکترای دانشجویان دوره دکتری ادبیات فارسی را تأئید یا رد می نمود.

مطالعه شبانه روزی وی باعث گردید در مدت کوتاهی بر ادبیات فارسی، عرب و بطور کلی ادبیات جهان تسلط کامل پیدا کند و بعنوان یکی از سخنرانان برنامه `مرزهای دانش` رادیو، که در آن زمان از وزین ترین برنامه های رادیوئی بود در کنار اساتید بزرگی همچون `محیط طباطبائی` و `ضیأالدین سجادی` به سخنرانی بپردازد.

این ادیب گرانقدر و شاعر بزرگ با آنکه در همه زمینه های شعری قدرت خویش را به نمایش می گذاشت، اما به قصیده بیشتر از سایر انواع شعر عشق می ورزید و به حق لقب بزرگترین قصیده سرای معاصر بعد از ملک الشعرای بهار را از آن خود ساخت.

او با تصحیح `دیوان سلمان ساوجی` در سن 22 سالگی و انتشار نخستین مجموعه شعر خود با نام `از کاروان
رفته` تحسین بسیاری از صاحبنظران را نسبت به خود برانگیخت.

در سال 1327 همزمان با ورود به دانشگاه تهران به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان مسئول سامان دادن به کتابخانه های موجود و مقالات و کتب ادبی این وزارتخانه و نیز دبیر در چندین دبیرستان تهران به فعالیت پرداخت. در سال 1330 با کسب مدرک کارشناسی به ادامه ی تحصیل رشته ی فلسفه در دانشگاه تهران پرداخت.

استاد اوستا ضمن تدریس در دانشگاه تهران سفرهای متعددی را به کشورهای مختلف انجام داد و آثار و اشعار ارزشمندی از خود بر جای نهاد. سرانجام در سال 1370 در سن 62 سالگی در اثر عارضه قلبی در گذشت و پیکر وی در قطعه مشاهیر ادب و هنر ایران در تهران به خاک سپرده شد.
 

ویژگی سخن

سبک اوستا به شیوه‌ی شعرای خراسانی و بیشتر به ناصرخسرو، خاقانی و مسعود سعد نزدیک است. در اندیشه‌های شاعرانه‌اش غالباً دقایق فلسفی و تفکرات حکیمانه را می‌پروراند و به فلسفه نسبی نزدیک می‌شود. او معتقد است که «یک هنرمند باید فرزند زمان خود باشد و اگر احیاناً خود نیازمندیهای زیادی از نظر مادی ندارد باید آنقدر روحیه‌ی حساس و تأثیرپذیری داشته باشد که دردها و نیازمندیهای اکثریت مردم را درک کند و آینه‌ی گویای رنج و شادی مردم زمان باشد».
 

معرفی آثار

1. تصحیح دیوان سلمان ساوجی
2. تصحیح دو رساله از خیام، «رساله‌ی وجود» و «نوروزنامه»، با شرح حال خیام
3. کتاب فلسفه و منطق و روان‌شناسی برای دبیرستانی‌ها
4. از کاروان رفته- مجموعه‌ی شعر
5. شراب خانگی، ترس محتسب خورده
6. حماسه‌ی آرش
7. پالیزبان- مجموعه‌ی نثر، داستان
8. امام، حماسه‌ای دیگر
 

 

 

استاد اوستا بیش از 40 اثر تحقیقی و یا تألیفی در زمینه ادبیات و هنر از خود به یادگار گذاشته که بیش از 20 اثر آن در زمان حیات ایشان وبقیه بعداً منتشر شده است.

"راما" (در شعر)، "پالیزان" و "از امروز تا هرگز" (در نثر داستانی)، "تیرانا" (در نثر انتقادی)، "عقل و اشراق" (در فلسفه)، "اندیشه فلاسفه شرق و غرب"، "روش تحقیق در دستور زبان و شیوه نگارش فارسی"، "رساله ای در فلسفه، منطق، روانشناسی واخلاق"، "روش تحقیق درزیباشناسی" و "نقد و بررسی افسانه های ملل" (در چندین جلد)، "منطق کلام حافظ" و "منطق کلام فردوسی"، "منطق کلمات"، "منطق حماسی مهابرات"، "نقد وبررسی آثار سنائی"، "تصحیح کلیات شیخ سعدی"، "تصحیح دیوان ابوسعید ابوالخیر"، "تحلیل نوروز نامه و رساله وجود حکیم عمر خیام نیشابوری"، "تحلیل فلسفی و علمی پیرامون اصول ادیان"، "لحن شناسی پیرامون آثار و افکار بزرگان سخن ایران"، "روش تحقیق در تاریخ هنر"، "تصحیح مجدد دیوان سلمان ساوجی"، "روش تحقیق در تحولات فکری و فلسفی در اروپا و آسیا"، "سیر مکاتب هنری در ایران"، "هدف هنر در شرق و هدف آن در اروپا"، "مکاتب هنری در شرق"، "مکاتب هنری در اروپا"، "مکاتب فلسفی در اروپا"، "مکاتب فلسفی درآسیا"، "هدف نهائی در شرق و غرب"، "کارنامه شعر معاصر"، "کارنامه نثر معاصر" و "تأثیر ادبیات ایران بر ادبیات جهان" (در تحقیق)، "اشک وسرنوشت" (تألیف) میباشند.

با من بگو تا کیستی, مهری؟ بگو, ماهی؟ بگو
خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو

راندم چو از مهرت سخن گفتی بسوز و دم مزن
دیگر بگو از جان من, جانا چه می‌خواهی؟ بگو

گیرم نمی‌گیری دگر, زآشفته ی عشقت خبر
بر حال من گاهی نگر, با من سخن گاهی بگو

ای گل پی هر خس مرو, در خلوت هر کس مرو
گویی که دانم, پس مرو، گر آگه از راهی بگو

غمخوار دل ای می نیی, از درد من آگه نیی
ولله نیی, بالله نیی, از دردم آگاهی بگو

بر خلوت دل سرزده یک ره درآ ساغر زده
آخر نگویی سرزده, از من چه کوتاهی بگو؟

من عاشق تنهایی‌ام سرگشته شیدایی‌ام
دیوانه‌ای رسوایی‌ام, تو هرچه می‌خواهی بگو
 

سال شمار زندگی

  • نخستین شعرش را در سن ده سالگی در کلاس پنج ابتدایی سرود. این شعر دربارهٔ واقعهٔ عاشورا بود. معلمانش با این شعر وی را تشویق به سرودن شعر کردند.
  • در ۱۲ سالگی از بروجرد به تهران آمد و دوره دبیرستان را در پایتخت گذراند.
  • پس از گرفتن دیپلم ادبی، به استخدام آموزش و پرورش در آمد.
  • در سال ۱۳۲۷، تحصیلات عالی خود را در رشتهٔ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران آغاز کرد و آن را تا گرفتن درجهٔ فوق لیسانس فلسفه ادامه داد.
  • در سال ۱۳۳۲، نخستین اثر وی که تصحیح دیوان سلمان ساوجی بود، بوسیلهٔ انتشارات زوار به چاپ رسید.

پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مهرداد اوستا مردم را به مبارزه فرا میخواند
 

  • در شهریور ۳۲ به جرم مخالفت با رژیم شاه به زندان افتاد. وی اشعاری در مبارزه با رژیم شاه داشت که میتوان به شعر زیر که در سال ۱۳۳۵ سروده بود اشاره کرد:

خانه‌ها ویران، پی آبادی کاخی چراست؟
تا سزد خودکامه‌ای را دستگاه خودسری
 

  • سال ۱۳۳۳، سال آغاز تدریس وی در دانشگاه تهران، در همین سال نیز ازدواج کرد.
  • سال ۱۳۳۵، با سباستین مونه فیلسوف شرق شناس فرانسوی آشنا شد.
  • سال ۱۳۳۹، نخستین مجموعه شعر او به نام" از کاروان رفته" منتشر شد.
  • سال ۴۴، سفر به اروپا
  • سال ۵۱، دومین مجموعه شعر وی به نام" شراب خانگی ترس محتسب خورده" را در قالب قصیده منتشر کرد.
  • پس از پیروزی انقلاب، سمتهای وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ریاست دانشگاه تهران، ریاست مجتمع عالی هنر و... را عهده دار شد.
  • سال ۶۲،سفر به فرانسه
  • سال ۶۷، سخنرانی درباره شعر و شخصیت حافظ در کنگره ی بزرگداشت حافظ
  • سال ۶۹، شرکت در برزگداشت خلیل الله خلیلی شاعر بزرگ افغانستان
  • سال 70درگذشت در اثر حمله قلبی


:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: اوستا , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1129
نویسنده : آوا فتوحی

 

 

محمد علی مردانی  ، پنجم مهرماه سال 1301 در روستای آشمسیان سادات از توابع شهرستان خمین متولد شد.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در خمین فرا گرفت و پس از آن برای تحصیل در علم صرف و نحو به اراک رفت. او که از کودکی به شعر علاقه و ذوق و قریحه شاعری داشت، از اراک به تهران آمد و به انجمن های ادبی راه یافت و با اشعار مذهبی شناخته شد.
مردانی سالیان متمادی دبیری انجمن دانشوران را به عهده داشت و در سال ۱۳۵۱انجمن "نغمه سرایان مذهبی" توسط او و عده ای از دوستانش تاسیس شد که به صورت ثابت در خانه اش تشکیل می شد.
وی پس از پیروزی انقلاب به عضویت شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و واحد ادبیات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی درآمد و در سال های جنگ تحمیلی رژیم صدامعلیه ایران، در جبهه های جنگ حاضر شد.استادمحمدعلیمردانی در پی عارضه مغزی، در 15 اردیبهشت سال ۱۳۷۸دار فانی را وداع گفت.

 

عنایت امام حسین علیه السلام به مرحوم مردانی

خسرو آقایاری مسئول دفتر شعر حوزه هنری در مراسم یاد بود مرحوم مردانی گفت: زنده‌یاد مردانی ۱۷سال قبل از مرگش، مرده بود. مردانی به صورت توام سکته مغزی و قلبی کرد و از دنیا رفت. او را به سرد خانه بردند و در یکی از کشوهای سردخانه گذاشتند. خود مردانی این ماجرا را که تا مرگش به‌صورت یک راز بود، چنین تعریف کرد: من مرده بودم. همه چیز مانند یک خواب بود. وقتی در حال مرگ بودم دو ملک آمدند و پارچه سفیدی را از پایین پایم به سمت بالای بدنم می‌کشیدند. وقتی پارچه به زیر چانه‌ام رسید، حضرت سیدالشهدا(ع) آمدند و به آن دو فرشته فرمودند: از خدا برای او ۱۷سال فرصت گرفته‌ایم. پارچه را بردارید! بعد از این موضوع احساس کردم که در کشوی سردخانه هستم. به این ترتیب با مشت به در کشو کوبیدم.

آقایاری ادامه داد: بعد از این ماجرا، پرستارها می‌ترسند، اما بعد از مدت کمی جسارت می‌کنند و کشو را بیرون می‌کشند. تا قبل از این جریان شعر اهل بیت در میان اهالی ادبیات مظلوم بود و عده‌ای آن را وهن ادبیات می‌دانستند. بسیاری معتقد بودند که شعر اهل بیت (ع) خیال‌انگیزی ادبی ندارد و اصلاً شعر نیست. مرحوم مردانی توسعه شعر اهل بیت (ع) را از میان دانش‌آموزان کلید زد و اولین جرقه‌های شعر عاشورایی در یک اردوی دانش‌آموزی در رامسر زده شد.مهم ترین کتاب هایی که از استادمحمدعلیمردانیمنتشر شده اند؛

احتجاج بانوی بزرگ اسلام یا سیاست شوم و دفاع مظلومانه / 1335 شکوه ایمان (مدایح و مراثی اهل بیت"ع") /مردانی/ 1353

طلوع خورشیدها (مدایح و مراثی اهل بیت"ع")/مردانی/ 1358
نوای رزمندگان (شعر عاشورا و جنگ) / کلینی / 1363
هدیه ماه صیام / سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / 1364
سیمای حج و جهاد (با استفاده از سخنان محسن قرائتی) / سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / 1364
لاله های جاویدان (آلبوم تعدادی از شهدای مفقودالاثر و گمنام که محل اعزام و دفن شان، هر کدام با یک رباعی ثبت شده است) / 1365
دو دریای رحمت (علی،مظهر عدل و فاطمه،مظهر تقوی) / امیرکبیر / 1366
فروغ ایمان (شعر عاشورا و جنگ) / امیرکبیر / 1366
یوسف دل (شعر عرفانی و انقلابی) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1368
در معبر نور (درباره امام راحل و انقلاب اسلامی) / پیام آزادی / 1369 زمزمه های نیایش (درباره نماز) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1371
حریم عشق (نوحه و مرثیه) / یاسین / 1372.
مجموعه آفتاب (چهارده ترکیب بند عاشورایی و ...) / تربیت / 1372
پ‍رت‍وی از خ‍ورش‍ی‍د (ت‍ض‍م‍ی‍ن ۵۷غ‍زل از غ‍زل ه‍ای ع‍رف‍ان‍ی ام‍ام ع‍ارف‍ان ح‍ض‍رت ام‍ام خ‍م‍ی‍ن‍ی "ره")/ یاسین / 1373
سرود وصل (اشعاری در فضیلت نماز) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1374
ضیافت عشق (درباره روزه و ماه رمضان) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1374
سربداران عشق (مجموعه شعر درباره سرداران شهید سپاه اسلام) / سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / 1375
حضرت زینب (س)/ نشر هماهنگ / 1376
حضرت فاطمه (س)/ نشر هماهنگ / 1376
حضرتعلی(ع) / نشر هماهنگ / 1376
حضرتمحمد(ص) / نشر هماهنگ / 1376
پرنده زیبای من (شعر کودک و نوجوان) / انتشارات رافع / 1376
صلای عاشقان (شعر جنگ) / سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / 1376
مهتابی در غبار (در مدح و رثای حضرت رقیه "س")/مردانی/ 1377
عصر انتظار (منقبت ولی عصر "عج")/مردانی/ 1377
رباعیات ائمه اطهار "ع" /مردانی/ 1377
خلوت دل (غزلیات عرفانی و عاشورایی) /مردانی/ 1377
امامعلیبن موسی الرضا(ع))/ نشر هماهنگ / 1377
حضرت ابوالفضل(ع)/ نشر هماهنگ / 1377
امام حسین (ع)/ نشر هماهنگ / 1377
امام حسن مجتبی(ع)/ نشر هماهنگ / 1377
چهار باب ارادت /مردانی/ 1377
گزیده ادبیات معاصر (مجموعه شعر 100) / کتاب نیستان / 1379
همراز مرغان سحر (یادمان استادمحمدعلیمردانی) / مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری / 1381

مجموعه شعرهایی که به اهتمام استادمردانیتدوین شده اند؛

نغمه های انقلاب /مردانی/ 1358
گلزار شهیدان (شعر عاشورا و جنگ) / کلینی/ 1363
جُنگ جنگ (شعر عاشورا و جنگ جلد 1) / موسوی / 1363
جُنگ جنگ (شعر عاشورا و جنگ جلد 2) / موسوی / 1363
حدیث طف (شعر عاشورایی) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1368
چشم بیمار (در سوگ امام (ره))/ با همکاری عباس براتی پور و سیمیندخت وحیدی / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری/ 1368
زمزمه مستی (گاهنامه شعر دفتر 6) / با همکاری عباس براتی پور / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1368
گل انتظار (ادبیات عاشورا 2) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری) / 1368
همراه با کاروان (مجموعه شعر) / با همکاریمحمدحسن صفوی پور / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1369
ادبیات عاشورا (2) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1369
غم دلدار (در سوگ امام خمینی(ره))/ با همکاری عباس براتی پور و سیمیندخت وحیدی / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1369
راهیان عاشورا / انجمن ادبی نغمه سرایان مذهبی / 1369
بر تربت خورشید (گاهنامه شعر دفتر 3) / با همکاری عباس براتی پور/ سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1369
شهره بازار (درباره امام راحل(ره)) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1370
ادبیات عاشورا (3) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1370
دو دریا (ادبیات عاشورا جلد 5) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1371
چکامه های نیایش (درباره نماز) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1371
خیمه بی آب (ادبیات عاشورا جلد 6) / سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری / 1372
ایثار جان (ادبیات عاشورا) / سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت آموزش و پژوهش / 1376
پژواک عشق (درباره نماز) / با مقدمه دکتر بهراممحمدیان / ستاد اقامه نماز / 1377

کتاب هایی که اشعار استادمحمدعلیمردانیرا دربر دارند؛

مسابقه شعر جنگ / وزارت ارشاد اسلامی / 1361
جمعه خونین مکه به روایت شاعران امروز / گردآورندگان محمود شاهرخی، عباس مشفق / سروش (صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) / 1367
ماه هاشمی / گردآورنده مهدی صدیقیان / بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، موسسه نشر هنر اسلامی / 1373
گلواژه (بهترین اشعار جمع آوری شده از دیوان مختلف) / به اهتماممحمدمطهر/ الهادی (قم) / 1376
گل رزم (مجموعه شعر بسیج) / به اهتماممحمدمطهر / الهادی (قم) / 1378
صبوحی زدگان (قصیده های دهه اول و دوم انقلاب اسلامی) / به کوشش مرتضی نوربخش و مشفق کاشانی / موسسه تنظیم نشر و آثار حضرت امام خمینی(ره)) /

 

 

ز مرغ عشق با شور و نوا

زد نوا کی عاشقان نینوا

راز دار سالکان کوی عشق

پرده بر‌می دارد از مشکوی عشق

مصلح تورات و انجیل و زبور

خازن گنجینه الله و نور

گوید آنک هر که هم پیمان ماست

کربلا سرچشمه کرب و بلاست

زهره چنگی نوازد چنگ غم

تا زند بر شیشه دل سنگ غم

غم زهر سو ترکتازی می کند

عاشقان را دلنوازی می کند

اهل دل را همنوا باشد سروش

آید از هر گوشه بانگ نوش نوش

درد نوشان الستی صف به صف

جامها از باده گلگون به کف

محو سر و قامت ساقی همه

مست و سرخوش از می باقی همه

آن زصهبای شهادت مست مست

این براه عشق از جان شسته دست

گشته ساقی واله و شیدای عشق

تا نهد سر در ره مولای عشق

تا به خاک پای دلبر بار یافت

نور عشق از لذت دیدار یافت

عاشقان را طلعتش آئینه شد

سرّ حق را سینه اش گنجینه شد

آتش عشقش به جان شد شعله ور

نور مطلق گشت از پا تا به سر

مردم چشمو دل ام البنین

زاده آزاده حبل المتین

کرد رو بر درگه سبط رسول

گفت با آن جوهر جان بتول

کی گرامی اتر برج کمال

ای رخت مرآت ذات ذوالجلال

تا به بزم عشق مهمان توأم

ساقی طفلان عطشان توأم

بی نصیب از خوان احسانم مکن

حرمت زهرا پریشانم مکن

رخصتم بخش ای عزیز تو تراب

تا کنم از بهر طفلان فکر آب

اذن ده تا روی سوی میدان کنم

جان به راه دین حق قربان کنم

سر کنم اثار راهت یا حسین

تا سرافراز آیم اندر نشأتین

 

محمد علی مردانی



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: مردانی , محمدعلی ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1257
نویسنده : آوا فتوحی

نصرالله مردانی در سال 1326 در کازرون به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات خود را در همان‌جا به پایان برد .او به دلیل دارا بودن مسئولیتهای فرهنگی، بسیاری از اوقات خود را در تهران می‌گذراند. رویکرد مردانی به شعر به سال 1337 باز می‌گردد. وی هم‌زمان با پیروزی انقلاب اسلامی به‌صورت بسیار جدی‌تر به فعالیت پرداخت و همکاریهای خود را با حوزه هنری آغاز کرد. وی از زمره شاعرانی است که شعرهایش در بیشتر روزنامه‌ها، مجلات، مجموعه‌ها و جنگهای ادبی، انتشار یافته است.
«مردانی» همچنین سرپرستی انجمن ادبی شاعران انقلاب اسلامی شیراز را برعهده داشت. وی از آغاز دفاع مقدس در بسیاری از سفرهای شاعران به منظور شعرخوانی در نقاط مختلف جبهه شرکت داشت و در شبهای شعر دفاع و مقاومت و همایشهای سراسری شعر دفاع مقدس نیز حضوری فعال داشت.
مردانی در آخرین روزهای زندگی خود ،خواسته بود تا به کربلا برود به همین دلیل نیز به همراه همسر و دامادش به کربلا رفت و در همان جا در سن 56 سالگی پس از یکدوره بیماری طولانی ،درگذشت.بی‌تردید برای شاعری چون او که عمری با حماسه و حماسه‌سرایی زیسته بود، مرگ در بستر بسیار حقیر و ناچیز بود و چنین شاعری را هیچ پایانی اینگونه زیبا و ژرف برازنده نبود. پس به تعبیری مردانی که ما‌ه‌ها از رنج بیماری نیاسوده بود و خسته از رنگ‌ها و نیرنگ‌ها آخرین راه را در توسل به مولا و مراد بزرگ خویش جستجو کرده بود، جان خسته را به مقصد رساند و رهایی را طلب کرد تا به آسمان‌ها پربگشاید و چنین شد که آخرین چکامه‌اش را زیبا سرود و مرگ چنان شکوهمند او را دریافت که حسرت بسیاری را برانگیخت.
زندگی پنجاه و شش ساله مردانی سرشار بود از عشق و ارادت بی‌شائبه او به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام(ص) و خاندان پاک وحی . گزیده‌ای از اشعار وی در این باره در کتاب «چهارده نور ازلی» توسط نشرشاهد چاپ و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است . پیکر او را برای خاکسپاری به زادگاهش کازرون منتقل نمودند. مردم کازرون با تجلیل از خدمات ارزشمند ادبی زنده یاد مردانی، غنای معنوی نهفته در تفکر و اندیشه های او را ستودند و آن را روشنگر راه آینده ادیبان و شاعران این مرز و بوم دانستند.

مردانی را می توان شاعر انقلاب نامید چرا که تمامی کتاب های شعرش در 28 سال گذشته درباره مفاهیم انقلاب و مذهب است، کتاب خون نامه این شاعر مذهبی در سال ۸۲ به عنوان کتاب سال معرفی شد و از وی به عنوان چهره ماندگار نیز تقدیر به عمل آمد.از مردانی آثاری غیر از شعر نیز باقی مانده از جمله تصحیحی ذوقی از دیوان حافظ با عنوان «حافظ از نگاه مردانی»و تالیف کتاب های گل باغ آشنایی و شهیدان شاعر، اما آن چیزی که در ذهن نسل جوان مانده است قطعه شعری است که در کتاب فارسی دبیرستان آمده است:

نیلوفران آبی چشم انتظار آبند ‎/ ای روح سبز باران

 


از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران
پیغام فتح دارند آن سوی جبهه یاران
در شط سرخ آتش، نعش ستاره می‌سوخت
خون‌نامة نبرد است آیین پاسداران
در کربلای ایثار مردانه در ستیزند
رزم‌آوران اسلام با خیل نابکاران
در شام سرد سنگر روشن چراغ خون است
ای آب دیده، تر کن لبهای روزه‌داران
در رزمگاه ایمان با اسب خون بتازند
تا وادی شهادت این قوم سربداران
گلگونة شهیدان با خون گل بشویید
تا سرخ‌تر نماید رخسار روزگاران
هابیلیان کجایید قابیل دیگر آمد
ننگ است جان سپردن در دخمة تتاران
در بادهای سوزان نیلوفران خاکی
چشم‌انتظار آب‌اند ای روح سبز باران
ای ابر پر صلابت، آبی ز دیده بفشان
با مرگ لاله طی شد افسانة بهاران
بی‌باوران عالم با چشم دل ببینید
آیینة زمان است این پیر در جماران

آثار :
1 آتش ني (1370)
2 خون نام پاك (1346)
ويژگي اثر : مجموع? شعر - اين كتاب (در سال 65) در دوره چهارم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است .-آشنايي با كتاب خون نام? خاك كتاب مجموعه 132 قطعه شعر، سرود? نصر الله مرداني شاعر متعهد معاصر است كه شامل سروده هاي پيش از انقلاب و بعد از انقلاب در قالب اوزان كلاسيك (مقفّي – موزون – مردّف) مي باشد. اشعار اين مجموعه اغلب مشتمل بر مضامين بكر و تشبيهاتي نوين است و در حقيقت مانند معدودي از شاعران معاصر افقي تازه در بيكران احساس و انديشه را نمودار ساخته است. مرداني از آندسته شاعراني است كه نوبودن شعر را در تازگي مضمون مي داند نه قالب، و همين خصيصه بسياري از اشعار او را در زمر? مطرح ترين شعر زمان ما قرار داده است
3 ستيغ سخن
ويژگي اثر : تذكره منظوم كه نام بيش از دو هزار شاعر از ظهور شعر تا زمان نيما و از بيش از يكصد و پنجاه تذكره نام برده شد (1371)
4 غزل در آيينه انقلاب
5 قيام نور(1360)
ويژگي اثر : مجموع شعر
6 مجموعه هاي الماس آب



:: موضوعات مرتبط: زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: مردانی , نصرالله مردانی , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1213
نویسنده : آوا فتوحی

 

حميد سبزواري ، شاعر معاصر ايران است . حميد شاعري است ازنسل ديروز . نسلي كه با ما همنفس وهم آوا است ،‌اما پژواك صدايش تا قرن هادرامتداد زمان جاري خواهد بود ، پس شعراو شعرآينده نيز هست . او شاعري است كه آيندگان قدر و منزلت او را بيشتر خواهند شناخت . پدرش ‌عبد الوهاب پيشه ور و ساده اي بود كه قريحه شعري داشت . جدش ،‌ملا محمد صادق ممتحني ،‌شاعري مردمي بود كه مجرم  تخلص مي كرد و آثارش درسفري به مشهد و درحمله راهزنان به يغما رفت . حميد قبل از مدرسه قرآن را در خانه و نزد ماردش آموخته بود . او بعدا به مدرسه شيخ حسن داورزني رفت . دردوره نوجواني درسبزوار زندگي مي كرد . درسبزوار كتابفروشي به نام خسروي بود . او شعرهاي حميد را چاپ كرده و فروخت . حميد مي خواست اينكار را درتهران نيز انجام بدهد ليكن اين امر صورت نگرفت و وي از اين لحاظ خوشحال است . حميد درنوجواني شاهد فرهنگ ستيزي ،‌خشونت و سركوب احساسات مذهبي مردم توسط رضا شاه پهلوي بود . چهارده ساله بود كه سرودن شعر را آغاز كرد . حميد جوان در آن سالها به هر حزب و گروهي كه فكر مي كرد حامل حقيقت يا حامي محرومانند سري مي زد اما به سرعت در مي يافت كه آن سراب ها هيچگاه نمي توانند عطش عدالت خواهي و شوق استقلال جويي او را سيراب كنند و سرخورده كنارمي كشيد .مادر او ، شايد اولين استاد وي بود . او جامع المقدمات را نزد ميرزا حبيب جويني خوانده است . حاج آقا محمد علي محمدي نيز ازديگر استادان وي بود .  دراثر كودتاي 28 مرداد 1332 حميد متواري و مخفي شد . ليكن بعدا خود را به شهرباني سبزوار معرفي كرد و چهار سال دروضعيت بلا تكليفي و تعليق طي كرد تا سرانجام تبرئه شد . ميد سبزواري ابتدا به شغل معلمي مشغول بود . او سپس كارمند بانك بازرگاني درتهران شد و سپس به شاعري وري آورد . مهمترين فعاليت سبزواري ،‌شاعري مي باشد . شعر حميد ،‌شناسنامه زمان مند انقلاب است ، زيرا كمتر حادثه يا رويدادي است كه انعكاس از آن درشعر او نباشد . شاعر با حساسيت ويژه خويش ،‌هر رويداد مهم تاريخ معاصرايران رابا گل واژه هاي شعرش درحافظه زمانه نقش كرده است تا آيندگان ازياد نبرند كه نسل گذشته درچه شرايط دشواري از آرمان ها و انقلابش دفاع كرده است . حميد سبزواري هنگامي كه دربانك بازرگاني مشغول بود يك نشريه اي داخلي راه انداخت . نشريه اي داخلي كه علاوه بر اخبار بانك و مسايل اقتصادي ،‌جدول وصفحه شعر ، داستان هم داشت . يكي از همفكران حميد سبزواري ،‌فخر الدين حجازي مي باشد كه ازدوران جواني با هم دوست بودند . سبزواري درميان شعراي متقدم ،‌كار مسعود سعد سلمان و ناصر خسرو را بيشتر مي پسندد . در ميان شعراي معاصر نيز فرخي و نسيم شمال دراو تاثير گذار بوده اند. تاريخ ادبيات شيعه، سرشار از آفرينشگراني جان بركف و دار بر دوش است كه هر يك فصلي درخشان و سبز از شعر انقلاب و مقاومت را جان بخشيده و بر درخت كهنسال ادب فارسي شكوفه‌ها رويانيده‌اند.در تداوم شعر شيعه ـ شعر توفندگي و ستم‌ستيزي ـ ؛ از ابتداي شروع مبارزات مردم ايران عليه استبداد و آغازين روزهاي نهضت، شاعران متعهد پيام نهضت را بر بالِ مرغ تيز‌پرواز شعر بستند و كبوتر قيام را بر دوردست‌هايي از اعماق انسانها پرواز دادند.

خط هر انديشه كه پيوسته شد

بر پرِ مرغان سخن بسته شد«نظامي»

شعر دوران انقلاب، بخش برجسته‌اي از اصيل‌ترين و صادقانه‌ترين شعر همة دوران تاريخ ادب ايران به شمار مي‌رود. اين برهه از ادبيات ايران، در ميان همه مقاطع تاريخ ادب فارسي، به طور كامل در راستاي آرمان‌ها و هدف‌هاي والاي انساني در حركت بوده و سخنگويي احساسات و افكار ملتي را برعهده داشته كه شاعر از آن تبار برخاسته است.

در ميان شاعران انقلاب اسلامي، برخي از چهره‌ها در تمام فراز و فرودهاي سال‌هاي مبارزه و رويارويي با جريانات مخالف و سال‌هاي دفاع مقدس همراه با انقلاب قلم زده‌اند كه در اين ميان نام « حميد سبزواري» از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. مقام معظم رهبري در مقدمة ديوان شعر حميد سبزواري او را چنين مي‌شناسانند: « شاعر گرامي ما، آقاي حميد سبزواري از پيشكسوتان و پيشروان اين راه است. زبان فاخر در شعر حميد، با مضمون انقلابي و مكتبي، آميزه‌اي مطلوب و ارزنده پديد آورده و مجموعه شعر او در ديوان معاصر فارسي، فصل رغبت‌انگيز و شايسته‌اي گشوده است».

اينك ضمن پاسداشت مقام ادبي حميد سبزواري به مناسبت انتشار مجموعة «حالِ اهل درد» كه مروري بر خاطرات و اشعار استاد حميد سبزواري است و از سوي مركز اسناد انقلاب اسلامي منتشر شده، نيم نگاهي به حيات و شعر اين شاعر پيشكسوت انقلاب داريم.

■■■

حسين ممتحني متخلص به «حميد» و معروف به « حميد سبزواري» به سال 1304 خورشيدي در سبزوار متولد شد.

نوجواني حميد كه همزمان با «دين ستيزي پهلوي اول» بود، شعرهاي آن دوران او را به سمت و سوي «ترويج فرهنگ اسلامي» ، هدايت مي‌كرد و او از نخستين سال‌هاي شاعري «شعر تعهّد» را سرلوحه كارهاي ادبي‌اش قرار داده بود.

محيط اجتماعي سبزوار كه خاستگاه ديرين تشيع در ايران اسلامي است، به همراه تربيت‌هاي معنوي پدر، حميد سبزواري را وارد مبارزات ضدشاهنشاهي كرد و حيات پرفراز و نشيبي براي او رقم زد.

حميدسبزواري در اداره فرهنگ سبزوار مشغول به كار مي‌شود و در پنهان، فعاليت‌هاي سياسي‌اش را پي‌مي‌گيرد.

در جريان كودتاي 28 مرداد و تلاش حميد در مبارزه عليه نظام پهلوي، از اداره فرهنگ اخراج و سالها بعد، به طريقي در يكي از بانك‌هاي سبزوار مشغول خدمت مي‌شود.

پس از جريان 28 مرداد، حميد شعر خود را درخدمت مبارزه و ستم‌ستيزي مي‌نهد و علناً به سرودن اشعار ضدپهلوي اقدام مي‌كند. از رهگذر همين اشعار بود كه با بزرگاني چون آيت الله طالقاني، دكتر شريعتي ، فخرالدين حجازي و ... آشنا مي‌شود.

حميدسبزواري از همان اوان نهضت، اشعاري در تحريض مردم به انقلاب مي‌سرود، لكن بواسطه خفقان شديد و سانسور پهلوي، به سائقه شعر ديرپاي مقاومت، حميد نيز اشعار خود را در زبان رمز و استعاره مي‌سرود:

مرا كه يار نباشد، بهار را چه كنم

بهار، بي‌گل روي نگار را چه كنم

اميد بود كه با نوبهار بازآيي

ملامت دلِ اميدوار را چه كنم...

با وجود اين، درپي تشديد مبارزات مردمي، حميد، زبان رمز را كنار گذاشت و به طور صريح، از امام خميني سخن راند:

بنازم بر آن پير و فكر جوانش

كه عاجز بود خامه از داستانش

چه بحري است يارب كه نتوان رسيدن

به صد موج انديشه بريك كرانش...

نباشد «محمد» وليكن زنسبت

بود پاك فرزندي از خاندانش

نباشد امام زمان، ليك خوانم

در ايام غيبت ، امام زمانش

«امام خميني» كه خوي حسيني

هويداست از چهرة پرتوانش

به پيكار در، با يزيد زمانه

نه پرواي تيغش، نه بيم سنانش

حميد سبزواري كه سالها بود در فراق امام و حسرت ديدار ايشان مي‌سوخت، در پي شهادت استاد مطهري و سرودن شعر معروف «اي مجاهد، شهيد مطهر» به محضر امام خميني شرفياب مي‌شود.

خود در اين باره مي‌گويد:

«بعد ازاين سرود به محضر مقدس امام (ره) دعوت شدم واز حضور ايشان بهره‌مند و دست آن بزرگوار را بوسيدم ... هيبت حضرت امام مرا گنگ كرد. فقط نگاه كردم. امام متوجه شدند و خنديدند. خدا رحمت‌شان كند...»

پس از انقلاب ، حميد سبزواري بارها در كنار مقام معظم رهبري و عمدتاً در محافل ادبي فعاليت مي‌كرد. سبزواري آشنايي خود با رهبر معظم انقلاب را مربوط به سال‌هاي جواني و سفر رهبر به سبزوار براي تحريض مردم به انقلاب مي‌داند. در دهه‌هاي چهل و پنجاه نيز در محافل ادبي مشهد، به حضور مقام معظم رهبري مي‌رسيده است.

سبزواري شايد تنها شاعر خوش‌اقبالي باشد كه ديوان شعر او با مقدمه‌اي از رهبر معظم انقلاب آغاز مي‌شود. جريان مقدمه نويسي از زبان سبزواري چنين است: «يك روز در خدمت حاج آقا (مقام معظم رهبري) بودم. فرمودند: «آقا حميد چرا كارهايتان را چاپ نمي‌كنيد؟!» به شوخي عرض كردم: «آقا منتظرم شما مقدمه‌اي بنويسيد» ايشان هم به طور جدي فرمودند: «من براي هيچ كس اين كار را نكرده‌ام، ولي براي شما اين كار را انجام خواهم داد.»

پس از رحلت امام و انتخاب مقام معظم رهبري به رهبري نظام، سبزواري شعر بلند و معروف «به جاي امام» را سرود:

اي ثناي توام، ثناي امام

با ولاي توام، ولاي امام

خلف الصدق آن بزرگي و هست

عزم و راي تو، عزم وراي امام...

تا كه راه امام گم نشود

حق گزيده تو را براي امام

هر كه را ديده خرد باز است

نشمارد تو را سواي امام

مي‌ستايد تو را به فضل و كمال

مي‌نشاند تو را به جاي امام

با شروع دفاع مقدس ، حميد سبزواري بارها لباس رزم پوشيد و در كنار رزمندگان و سنگرهاي خاكي جبهه‌هاي نبرد بيتوته كرد.

خرمشهر كه آزاد شد، سرود جاودانه «خجسته باد اين پيروزي» را سرود كه هنوز برزبان مردم جاري است.

حميد سبزواري كه علاقه ويژه‌اي به قالب قصيده دارد، اشعار پرشكوه ناصر خسرو قبادياني در حكمت و موعظه را بسيار مي‌پسندد. در غزل نيز «بيدل» را «شاعري توانا» و «ناشناخته» مي‌داند كه تأثيري شگرف از او داشته است.

پايان بخش مقاله خود را به غزل «بازسازي وطن» از آخرين سروده‌هاي حميد سبزواي اختصاص مي‌دهيم:

 

بازسازي

بهار را دل من پرترانه مي‌خواهد

براي خنده، لب من بهانه مي‌خواهد

به بازسازي ميهن، بيا كمر بنديم

كه عندليب چمن، آب و دانه مي‌خواهد

نهال نهضت ما، تا گل آورد به چمن

فراغتي ـ كه برآرد جوانه ـ مي‌خواهد

زبان زنغمة بيگانگي ببند اي دوست

كه بزم ما سخنِ دوستانه مي‌خواهد

فريب حيلة دشمن مخور كه آن مكّار

بهانه‌اي پي‌تاراجِ خانه مي‌خواهد

زفكر تفرقه پرهيز كن كه اهريمن

فناي ملت ما ، زين ميانه مي‌خواهد

از اين طليعه كه لرزد زبام شرق «حميد»

تداوم سحري شادمانه مي‌خواهد

 



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: حمیدسبزواری , ,
تاریخ : دو شنبه 4 آذر 1392
بازدید : 1228
نویسنده : آوا فتوحی

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در سال 1318 ﻫ. ش در کدکن از روستاهای قدیمی بین نیشابور و تربت حیدریه به دنیا آمد.
 

او تحصیلات ابتدایی و دوره متوسطه را در مشهد گذراند و از آن پس وارد دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد شد و به تحصیل پرداخت و لیسانس خود را در این رشته دریافت کرد.

دکتر شفیعی، همزمان با تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در حوزه علمیه مشهد به تحصیل علوم ادبی و عربی پرداخت و ادبیات عرب را نزد اساتید معظم این حوزه فراگرفت.

او در زمانی که در مشهد به تحصیل اشتغال داشت از اعضای موثر و فعال انجمنهای ادبی به شمار می رفت و از همان آغاز نوجوانی آثارش در مطبوعات خراسان با نام مستعار ش م سرشک به چاپ می رسید.

در سالهای بعد از 1332 ﻫ. ش با همکاری تنی چند از جوانان شاعر و اهل ادب انجمن ادبی تشکیل دادند که بیشتر طرفداران شعر نو و ادبیات داستانی و ترجمه ادبیات فرنگی بودند که دکتر علی شریعتی نیز از جمله اعضای آن انجمن بودند.

شفیعی پس از عزیمت به تهران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دوره فوق لیسانس خود را گذراند و سپس دوره دکترای زبان و ادبیات عرب را نیز پشت سر گذاشت.

او مدتی در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه مجلس سنا به کار اشتغال ورزید و سپس به عنوان استاد دانشکده ادبیات تهران در رشته سبک شناسی و نقد ادبی به کار مشغول شد.

دکتر شفیعی همچنین مدتی را بنا به دعوت دانشگاههای آکسفورد انگلستان و پرینستون آمریکا و ژاپن به عنوان استاد به تدریس و تحقیق اشتغال داشت.

دکتر شفیعی از استادان بارز و متبحر ادبیات معاصر ایران و از محققین بزرگ به شمار می‌رود که در نقد شعر و ادب فارسی صاحب نظر است و در شعر و شاعری نیز مقام والایی دارد و صاحب سبک و شیوه خاصی است که او را به عنوان شاعری پیشرو می‌شناسند.

آنچه که از آثار و تاألیفات دکتر شفیعی به چاپ رسیده است عبارتند از: زمزمه ها، شب خوانی، از زبان برگ، در کوچه باغهای نیشابور، از بودن و سرودن، مثل درخت در شب باران، بوی جوی مولیان، صور خیال در شعر فارسی، موسیقی شعر، ادوار شعر فارسی، شعر معاصر عرب، گزیده غزلیات شمس، حزین لاهیجی زندگی و زیباترین غزلهای او، شاعر آینه ها، بیدل و سبک هندی، اسرار التوحید از محمد بن منور، حالات و سخنان ابو سعید، ابو روح میهنی، مختار نامه، مجموعه رباعیات عطار، مرموزات اسدی در مرموزات داودی نجم الدین رازی، ترجمه تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا از نیکلسون ،مختار نامه، الهی نامه، مصیبت نامه، اسرار نامه و منطق الطیراز شیخ عطار، نقد و تحلیل شیخ محمود شبستری، خواجه عبدالله انصاری، ابوالحسن خرقانی، قلندریه در تاریخ و...



:: موضوعات مرتبط: , زندگینامه نویسندگان /شاعران و ترانه سرایان , ,
:: برچسب‌ها: شفیعی کذکنی , ,

تعداد صفحات : 124


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com