سماعی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 11 آذر 1392
بازدید : 1068
نویسنده : آوا فتوحی

 

حبيب سماعي: داستاني حاكي از جنبه هاي روحاني و معنوي موسيقي اصيل

 

روزي فروغي دردوره صدارتش سخت بيمار و در منزل بستري شد. بطوريكه رييس دفترش كارها را براي رسيدگي به منزل او مي‌برد. يك روز فروغي اظهار تمايل زيادي به شنيدن سنتور حبيب سماعي كرد. هر چه كردند سماعي كه از پذيرفتن دعوتها اكراه داشت به بهانه هايي دعوت نخست وزير را رد كرد. رييس دفتر نخست وزير، كه با نورعلي خان برومند خويشاوندي داشت، به وي متوسل شد. و نور علي خان شخصا سماعي را به خانه نخست وزير برد. به هنگام ورود، پزشك معا لج مشغول گرفتن فشار خون بود. نورعلي خان از پزشك معلج سئوال كرد و متوجه شد فشار خون نخست وزير خيلي بالاست. و در واقع يكي از ناراحتيهاي اساسي وي همين فشارخون بود. پس از تمام شدن كار، سماعي مضراب به دست گرفت و مدت سه ربع ساعت، گوشه هايي از دستگاه همايون را نواخت. وقتي كه استاد دست از ساز كشيد، بيمار احساس بهبودي كرد. به پيشنهاد برومند دوباره فشارخونش را گرفتند، طبيعي شده بود. فروغي از اين قضيه متعجب شد و زبان به تمجيد از موسيقي اصيل ايراني گشود. برومند از فرصت استفاده كرد و گفت: ولي همين موسيقي ايراني را چند روزي است از برنامه هنرستان عالي موسيقي حذف كرده اند. نخست وزير پرسيد چه كسي حذف كرده است ؟ جواب داد: رييس هنرستان آقاي پرويز محمود. نخست وزير خاموش شد. بطوريكه رييس دفتر وي چند روز بعد براي نور علي خان گفته بود، پس از رفتن نور علي خان و حبيب سماعي، فروغي به رييس دفتر خود دستور ميدهد كه فردا قبل از اينكه كارها و پرونده ها را به منزل بياوريد ابتدا به وزارت فرهنگ رفته، حكم عزل رييس و معاون هنرستان و كم انتصاب آقايان وزيري و خالقي را به رياست و معاونت هنرستان مي‌گيريد و به اينجا مي‌آييد.





:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com