شعر "شبی با دوست" از شاعر "غلامرضاكاكاوند" روزگارت خوش
دلت شاد و دمت گرم!
مسیحای من
ای امید روزان همه ابری.
رفیق نامرادی ها!
سراغم را تو میگیری
ز من احوال و حالم را تو میپرسی
عجب حال خوشی دارم!
که امشب برتو مهمانم...
من امشب با نوای دلکش ساز
که از ماهور می آید،
نوایی سرکنم کز دل دو صد شوری برانگیزم.
زشور پرخروش نغمه ام یک دم فرود آیم
فرود آیم به هر گاهی که میخواهی
توبرگو جان دل
سه گاهی،چارگاهی یا همایون را
کدامین را فرود آیم؟
که اکنون نغمه پرداز دل مست من شیدا،
تویی ...جانا!
غلامرضاکاکاوند
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
شاعران سایت شعرنو ,
,
:: برچسبها:
کاکاوند ,
شعرنو ,
,